(سیریلا)پارت۳
خب بریم شروع کنیم:)
_____________________
-بیا داخل
جیمین وارد اتاق شد و روی مبل لم داد
-اه خیلی سخته کوکی
-چی سخته؟
-مجبورم جلوی اون همه ادم باهات لفظ قلم حرف بزنم
-میتونی استعفا بدی
-استعفا بدم؟این تنها راهی که میتونم کنار تنها رفیقم باشم،بعد ازش استعفا بدم؟وات د هل جونگکوک!ما قول دادیم تا اخرش باهم باشیم.
-میخوام عضو نادلن بشم
جیمین با شک سر جلش نشست
-چ..چی؟
-چیز عجیبی گفتم؟
-خودت میدونی نمیتونی
-برای همین میخوام با تو برم
-اما بازم نمیشه
-میتونیم عضو ناشناسشون بشیم،هیچکس متوجه نمیشه
-میدونم به رقص علاقه داری جونگکوک اما..
-اما چی؟من ادم نیستم؟مگه قراره چند سال فامی زنده بمونم که کارای موردعلاقم انجام ندم؟ها؟
-کوک..
-این یه دستورع،ادرسشون گیر بیارفردا طوری که کسی از خانواده بشه میریم تا باهاشون صحبت کنیم.
-اگه اونا مارو قبول نکنن چی؟
-حداقلش میدونم ی قدم برای خودم برداشتم..
*فردا*
-حالا مجبوریم این ماسکای فاکی رو بزنیم؟
-گفتم که،به صورت ناشناس فعالیت میکنیم
-اما..
______
خب دیگه تموم شد حمایت یادتون نره:))
_____________________
-بیا داخل
جیمین وارد اتاق شد و روی مبل لم داد
-اه خیلی سخته کوکی
-چی سخته؟
-مجبورم جلوی اون همه ادم باهات لفظ قلم حرف بزنم
-میتونی استعفا بدی
-استعفا بدم؟این تنها راهی که میتونم کنار تنها رفیقم باشم،بعد ازش استعفا بدم؟وات د هل جونگکوک!ما قول دادیم تا اخرش باهم باشیم.
-میخوام عضو نادلن بشم
جیمین با شک سر جلش نشست
-چ..چی؟
-چیز عجیبی گفتم؟
-خودت میدونی نمیتونی
-برای همین میخوام با تو برم
-اما بازم نمیشه
-میتونیم عضو ناشناسشون بشیم،هیچکس متوجه نمیشه
-میدونم به رقص علاقه داری جونگکوک اما..
-اما چی؟من ادم نیستم؟مگه قراره چند سال فامی زنده بمونم که کارای موردعلاقم انجام ندم؟ها؟
-کوک..
-این یه دستورع،ادرسشون گیر بیارفردا طوری که کسی از خانواده بشه میریم تا باهاشون صحبت کنیم.
-اگه اونا مارو قبول نکنن چی؟
-حداقلش میدونم ی قدم برای خودم برداشتم..
*فردا*
-حالا مجبوریم این ماسکای فاکی رو بزنیم؟
-گفتم که،به صورت ناشناس فعالیت میکنیم
-اما..
______
خب دیگه تموم شد حمایت یادتون نره:))
۲.۹k
۲۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.