قلب سیاه
قلب سیاه
•part 3•
( تو مدرسه )
هانا: ات بحرف دیگه افسردگی بعد زایمان گرفتی ؟
لونا: خفه شو من باید خاله شم نباید به بچه آسیب برسه
ات: بچه ها( با اشک )
لونا و هانا: چتههه اشک نریز بگو
ات: بابام قراره به خاطره بدهی موادی که نتونسته بده اونیم رو به مین بده همون پسر آشغاله دختر باز
لونا: ( اشک میریزه )
هانا: ای پدسگ باید بکشمش اه
ات: ( می خواستم بهشون بگم که منم قراره به پسرخاله ی کفاثتش بدن ولی گفتم نگم* جد و آبادت کفاثته*
لونا: بچه ها بعد مدرسه بریم اتاق فرار
هانا: نه بابا دوست پسری چیزی داری بری بغلش من نمیام ، .... چرا میام
لونا: تستثدثتس
ات: آقا من نمید...باشه
( صبحه اتاق فرار)
ات : صبح بود اینقدر گریه کرده بودم شبیه ولگردا شده بودم ( دوباره گریش گرفت) آخه چرا من گریه می کنم خوشگل نمی شم کل ملت کیوت میشن جز من عاااا نوموخوام* خداییش حقه خودم همینجوریم *
واییی وایسا اونی
ات: اونیییی.
اونی : بیا بغلم ات من باید برم
ات: حواسم نبود غش کردم * اشرف دلم برات غش رفت *
اونی : وایییی ات نه ( گریه )
بابای ات( ب ات) : ولش کن اون موشه کوروو برو مین منتظرته بدو آشغال
اونی : ترو خدا ات وایسا
( دیگه اونی و بابا و مامانو همه رفتن ات موند که اونم غش بود)
( ساعت ۵ عصر نزدیکایه رفتن به اتاق فرار)
ات: امم چی شد چرا اینجا آب جمع شده دست میزنه به موهاش ... اییی بزاقمه کی اینقدر زیاد شد ؟
وایسا اونیی وای نه باید چیکار کنم اتاق فرار وای نه نیم تونم این همه غم رو تحمل کنم ( میره کمی مست میکنه)
ات: اممم ژون بهتره برم حموم موهام مستن ، هاهاهاها
( توی حموم)
ات: خب فنایه قشنگم می خوام آهنگ ساخت خودم رو بخونم : بیا وسط ولی بعدش برو کنار لالا لالا ولش خجالت نکش بیا وسط چون وسط کلی کنار
ویو مین
( خب بهتون بگم که وقتی جانگ جونگ رو بردن. یعنی اونی ، مین بهش تجاوز کرد بعد هم ولش کرد تا تو خونه خاک بخوره بعدم اون امروز ات رو دیده بود این از ات خوشش اومده و دگه بخونید)
مین: هوی جومونگ دختره رو که دید می زنی خ شگله؟
جومونگ : باربی کره است
مین : ژون بدزدیمش
جومونگ ولش بیا بریم کافه
مین : مرگ بریم
•part 3•
( تو مدرسه )
هانا: ات بحرف دیگه افسردگی بعد زایمان گرفتی ؟
لونا: خفه شو من باید خاله شم نباید به بچه آسیب برسه
ات: بچه ها( با اشک )
لونا و هانا: چتههه اشک نریز بگو
ات: بابام قراره به خاطره بدهی موادی که نتونسته بده اونیم رو به مین بده همون پسر آشغاله دختر باز
لونا: ( اشک میریزه )
هانا: ای پدسگ باید بکشمش اه
ات: ( می خواستم بهشون بگم که منم قراره به پسرخاله ی کفاثتش بدن ولی گفتم نگم* جد و آبادت کفاثته*
لونا: بچه ها بعد مدرسه بریم اتاق فرار
هانا: نه بابا دوست پسری چیزی داری بری بغلش من نمیام ، .... چرا میام
لونا: تستثدثتس
ات: آقا من نمید...باشه
( صبحه اتاق فرار)
ات : صبح بود اینقدر گریه کرده بودم شبیه ولگردا شده بودم ( دوباره گریش گرفت) آخه چرا من گریه می کنم خوشگل نمی شم کل ملت کیوت میشن جز من عاااا نوموخوام* خداییش حقه خودم همینجوریم *
واییی وایسا اونی
ات: اونیییی.
اونی : بیا بغلم ات من باید برم
ات: حواسم نبود غش کردم * اشرف دلم برات غش رفت *
اونی : وایییی ات نه ( گریه )
بابای ات( ب ات) : ولش کن اون موشه کوروو برو مین منتظرته بدو آشغال
اونی : ترو خدا ات وایسا
( دیگه اونی و بابا و مامانو همه رفتن ات موند که اونم غش بود)
( ساعت ۵ عصر نزدیکایه رفتن به اتاق فرار)
ات: امم چی شد چرا اینجا آب جمع شده دست میزنه به موهاش ... اییی بزاقمه کی اینقدر زیاد شد ؟
وایسا اونیی وای نه باید چیکار کنم اتاق فرار وای نه نیم تونم این همه غم رو تحمل کنم ( میره کمی مست میکنه)
ات: اممم ژون بهتره برم حموم موهام مستن ، هاهاهاها
( توی حموم)
ات: خب فنایه قشنگم می خوام آهنگ ساخت خودم رو بخونم : بیا وسط ولی بعدش برو کنار لالا لالا ولش خجالت نکش بیا وسط چون وسط کلی کنار
ویو مین
( خب بهتون بگم که وقتی جانگ جونگ رو بردن. یعنی اونی ، مین بهش تجاوز کرد بعد هم ولش کرد تا تو خونه خاک بخوره بعدم اون امروز ات رو دیده بود این از ات خوشش اومده و دگه بخونید)
مین: هوی جومونگ دختره رو که دید می زنی خ شگله؟
جومونگ : باربی کره است
مین : ژون بدزدیمش
جومونگ ولش بیا بریم کافه
مین : مرگ بریم
۹.۵k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.