پارت ۲۳فصل دوم
پارت ۲۳فصل دوم
بچه ها شرطا نرسید اما گذاشتم
بنیامین: خوبه پس کم کم شروع کنید اما بازم میگم هیچ اتفاقی نباید برای دخترم بیوفته این کار فقط برای اینه که ات دست از سرم بر داره
بادیگارد: چشم
ویو ات
با بکهیون رفتیم به جایی که قرار بود اون یارو رو ببینیم توی ماشین من قرار گذاشتیم که باهاش توی ماشین صحبت کنیم
بکهیون: مامان جون همون طور که گفتم اون مردک توی ماشین شنود داره یعنی فقط صداس تصویر نیست پس اگه دیدیش و شناختیش سوتی نده باشه؟
ات: اوکی
بکهیون: قول دادیا
ات: باشه حالا انگار حالا مگه دیکاپریو قراره که بیاد که سوتی بدم
بکهیون: یه چیزی بهتر از اونه
ات: از الان فهمیدم که قراره هنری کویل بیاد
بکهیون: ای خدا از دست تو مامان(خنده)
ویو اون یاروعه
رفتم حموم اومدم موهامو خشک کردم یه هودی مشکی پوشیدم کلاه هودیمو سرم کردم یه ماسک مشکی زدم دستکش پوشیدم چون ممکنه شناسایی بشم و از خونه زدم بیرون رفتم به محل قرار
ات: بکهیون اون کیه؟
بکهیون: خودشه همون مردس
یاروعه: سلام آقای جئون
بکهیون: سلام بفرمایید جلو پیش مادر بشینید
یاروعه نشست پیش ات بکهیون رفت عقب
یاروعه: سلام خانم جئون
ات: عام سلام آقا مثل اینکه فعلا نمیتونید اسمتون رو بگید و چهرتون رو نشون بدید
یاروعه: بله خانم جئون همینطوره در ضمن تسلیت میگم بابت همسرتون ایشون خیلی آدم خوبی بودن من واقعا متاسفم
ات: ممنونم بقای عمر شما
ویو ات
یارو چشماش خیلی برام آشنا بود یعنی این کیه؟
الورا: دوستان ات سر بکهیون دو قلو باردار بوده اما وقتی دوسالشه یه قولش میمیره اون بچش که مرده چشماش حالت صورتش کپ جونگکوک بوده حالا این اونه؟ یاااا.......؟
بچه ها شرطا نرسید اما گذاشتم
بنیامین: خوبه پس کم کم شروع کنید اما بازم میگم هیچ اتفاقی نباید برای دخترم بیوفته این کار فقط برای اینه که ات دست از سرم بر داره
بادیگارد: چشم
ویو ات
با بکهیون رفتیم به جایی که قرار بود اون یارو رو ببینیم توی ماشین من قرار گذاشتیم که باهاش توی ماشین صحبت کنیم
بکهیون: مامان جون همون طور که گفتم اون مردک توی ماشین شنود داره یعنی فقط صداس تصویر نیست پس اگه دیدیش و شناختیش سوتی نده باشه؟
ات: اوکی
بکهیون: قول دادیا
ات: باشه حالا انگار حالا مگه دیکاپریو قراره که بیاد که سوتی بدم
بکهیون: یه چیزی بهتر از اونه
ات: از الان فهمیدم که قراره هنری کویل بیاد
بکهیون: ای خدا از دست تو مامان(خنده)
ویو اون یاروعه
رفتم حموم اومدم موهامو خشک کردم یه هودی مشکی پوشیدم کلاه هودیمو سرم کردم یه ماسک مشکی زدم دستکش پوشیدم چون ممکنه شناسایی بشم و از خونه زدم بیرون رفتم به محل قرار
ات: بکهیون اون کیه؟
بکهیون: خودشه همون مردس
یاروعه: سلام آقای جئون
بکهیون: سلام بفرمایید جلو پیش مادر بشینید
یاروعه نشست پیش ات بکهیون رفت عقب
یاروعه: سلام خانم جئون
ات: عام سلام آقا مثل اینکه فعلا نمیتونید اسمتون رو بگید و چهرتون رو نشون بدید
یاروعه: بله خانم جئون همینطوره در ضمن تسلیت میگم بابت همسرتون ایشون خیلی آدم خوبی بودن من واقعا متاسفم
ات: ممنونم بقای عمر شما
ویو ات
یارو چشماش خیلی برام آشنا بود یعنی این کیه؟
الورا: دوستان ات سر بکهیون دو قلو باردار بوده اما وقتی دوسالشه یه قولش میمیره اون بچش که مرده چشماش حالت صورتش کپ جونگکوک بوده حالا این اونه؟ یاااا.......؟
۹.۴k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.