در روزهای آخر اسفند در نیمروز روشن
در روزهای آخر اسفند در نیمروز روشن
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه وپیوند و خاك در جعبه های
كوچك چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمه درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها روان
ای كاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها
میشد
با خود ببرد هر كجا كه خواست
در روشنائی باران, در آفتاب پاك
در روزهای آخر اسفند
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه وپیوند و خاك در جعبه های
كوچك چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمه درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها روان
ای كاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها
میشد
با خود ببرد هر كجا كه خواست
در روشنائی باران, در آفتاب پاك
در روزهای آخر اسفند
۳.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.