فیک ایران
فیک ایران
شخصیت ها : ات تهیونگ کبرا خانوم اکبر آقا ممد
پارت ۱
ویو ات
بیدار شدم رفتم کارام رو انجام دادم رفتم پایین که دیدم نامردا همشون نشستم سر سفره منم صدا نزدن
ات :سلام
اکبر آقا:به بلاخره بیدار شدی
کبرا خانوم :چه عجببب چرا بیدار شدی برو بخواب
تهیونگ :سلام ات
ات : بس کنین شماهم عه
تهیونگ : ام اکبر آقا میشه از اون شلوار گشاد هاتون بدین
اکبر آقا:منظورت همون شلوار کردیه
تهیونگ :بله
ات :تهیونگ تروخدا این شلوار رو تو کره بیرون نپوشی ها آبرومون میره
تهیونگ :چرا خیلی هم قشنگن
ات :ای خدااااا 😑
کبرا خانوم :ات ببین انقد برا دامادم شلوار تنگ خریدی حسرت شلوار گشاد مونده تو دلش
ات :مامان تو دیگه شروع نکن
اکبر آقا: بیا داماد گلم برو بپوش بیا
تهیونگ مرسی
ویو ات
تهیونگ رف شلوار رو پوشید اومد داشتم از خنده پاره میشدم خیلی کیوت شده بود
تهیونگ :ات چرا داری میخندی چیزی رو صورتمه
ات :نه ولی خیلی بامزه کیوت شدی(خنده)
اصن سم نیست که اسیده
شرطا :۱۰ لایک
کام :۱۰
شخصیت ها : ات تهیونگ کبرا خانوم اکبر آقا ممد
پارت ۱
ویو ات
بیدار شدم رفتم کارام رو انجام دادم رفتم پایین که دیدم نامردا همشون نشستم سر سفره منم صدا نزدن
ات :سلام
اکبر آقا:به بلاخره بیدار شدی
کبرا خانوم :چه عجببب چرا بیدار شدی برو بخواب
تهیونگ :سلام ات
ات : بس کنین شماهم عه
تهیونگ : ام اکبر آقا میشه از اون شلوار گشاد هاتون بدین
اکبر آقا:منظورت همون شلوار کردیه
تهیونگ :بله
ات :تهیونگ تروخدا این شلوار رو تو کره بیرون نپوشی ها آبرومون میره
تهیونگ :چرا خیلی هم قشنگن
ات :ای خدااااا 😑
کبرا خانوم :ات ببین انقد برا دامادم شلوار تنگ خریدی حسرت شلوار گشاد مونده تو دلش
ات :مامان تو دیگه شروع نکن
اکبر آقا: بیا داماد گلم برو بپوش بیا
تهیونگ مرسی
ویو ات
تهیونگ رف شلوار رو پوشید اومد داشتم از خنده پاره میشدم خیلی کیوت شده بود
تهیونگ :ات چرا داری میخندی چیزی رو صورتمه
ات :نه ولی خیلی بامزه کیوت شدی(خنده)
اصن سم نیست که اسیده
شرطا :۱۰ لایک
کام :۱۰
۵.۰k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.