پارت3 let me more desire از دست نده
Let me more 3
Writer jeon zeinab
نويسنده جئون زينب
پارت /٣
نظر ميرسي خبريه خيلي وقته كه نديده بودمت پسر
+با بيحرصلگش لبخندي زد و جلو رفت ...اقا سيلوان اتفاقي افتاده
٠اتفاق چيشده...؟
تمام ماجرا رو براش تعريف كرد
+شما كسي رو نديديد كه به واحد ما بره ؟
٠ اممم بزا فك كنم امشب ....... تنها كسي كه امروز امد و بطري برد يوگيوم بود و ركسان و اممم خانواده چين ... و واحد فك نكنم ، كسي رو نديدم
+ كه اينطور بايد منتظر باشم كه به هوش بياد
٠ اره به...
دركافه باز شد و باعث قطع شدن صحبتشون شد ركسان كه به نظر مست ميومد وارد كافه شد و با قيافه خمار و عجيبش به هر دو نگاه كرد
/روز به خير ا اقايون محترم يك شت الكل لطفاااا
٠ باشه ركسان ولي
/ الكل لطفاااااا
٠ باشه باشه تو چيكار كردي با خودت
/ او اقاي كيم هم كه اينجاس فرشته كوچولت چطوره!؟
+ تهيونگ كه از دستش بد عصباني بود خواست يكي خوالش كنه كه اقاي سيلوان دستشو گرفت
٠ ته اروم اون الان مسته بعدم تو هيچ مدركي نداري صبور باش پسر مار دستمون ميدي ها
+ممنونم من برم به كوك سر بزنم فعلا.
٠ موفق باشي پسرم
با قدم هاي از سر عصبانيت به سمت درمانگاه رفت و خودش رو به قسمت اورژانس رسوند با ديدن چهره افتاده يجين قلبش فرو ريخت
با سرعت سمتش رفت
+ جو... جو ... جونكوك چطوره جونكوك عا
_اقاي كيم اومدين ميخواستم باهاتون تماس بگيرم
+ حالش حالش چطوره
_ متمانيد شما حال مناسبي نداريد
+ فقط بگو كجاس ميخوام ببينمش
_ اروم باشيد حالش اصلا خوب نيس فشارش تقريبا دير ٢ بود و اگر دير رسيده بردين تلف شده بود تبش خيلي بالاست هنوز نتونستيم تبش رو پايين بياريم دكتر تجويز كرده معدش شست و شو داده بشه ولي تا تبش قطع نشه نميتونيم ريسك كنيم اصلا وضعيت مناسبي نداره واقعا هيچ تشخيصي نداريم براي اتفاقس كه رخ داده .. فقط پزشك گفته اين مريضي ميتوني بخواتر در كنار هم قرار گرفتم يك فربياي وحشتناك در كنار مكمل مثل الكل يا سيگار اتفاق بي افته اميدواريم تبش پايين بياد
+ميتونم ميتونم ببينمش لطفا چند دقيقه
_ باشه مشكلي نداره فقط كوتاه لطفا
+ ممنونم
اروم در رو باز كرد و روبروي تختش قرار گرفت سرمي بهش وصل بود و دست ديگش خون تزريق ميشد
ديگه نميتونست اشكهاش رو كنترل كنه
+ همه چي تقصير من احمق بي شعوره كه گذاشتم فرشته كوچولوم به اين وضعيت بي افته كدوم عوضي ترسوندتت جونكوكا باهام حرف بزن
تعادلش رو از دست داد و كنار تختش زانو زد دستش رو گرف و سرش رو روي دستش گذاشت يك لحظه اشك هاش روي دستش رها شد دست هاي خيلي داخ بود خيلي داغ بود يك لحظه احسلس حركتي در دستش احساس كرد
_ته...ته...
+ جان ته عزيز دل من فرشته من بيداري چي شده باهام حرف بزن من اينجام
_ته...يونگ زنده اي
+ اره زندگي من مگه ميشه كه نباشم
_ اون....اون
+ جونكوكااا كي بهم بگو اسمشو
_ اون...منو
ادامه دارد...........
Writer jeon zeinab
نويسنده جئون زينب
پارت /٣
نظر ميرسي خبريه خيلي وقته كه نديده بودمت پسر
+با بيحرصلگش لبخندي زد و جلو رفت ...اقا سيلوان اتفاقي افتاده
٠اتفاق چيشده...؟
تمام ماجرا رو براش تعريف كرد
+شما كسي رو نديديد كه به واحد ما بره ؟
٠ اممم بزا فك كنم امشب ....... تنها كسي كه امروز امد و بطري برد يوگيوم بود و ركسان و اممم خانواده چين ... و واحد فك نكنم ، كسي رو نديدم
+ كه اينطور بايد منتظر باشم كه به هوش بياد
٠ اره به...
دركافه باز شد و باعث قطع شدن صحبتشون شد ركسان كه به نظر مست ميومد وارد كافه شد و با قيافه خمار و عجيبش به هر دو نگاه كرد
/روز به خير ا اقايون محترم يك شت الكل لطفاااا
٠ باشه ركسان ولي
/ الكل لطفاااااا
٠ باشه باشه تو چيكار كردي با خودت
/ او اقاي كيم هم كه اينجاس فرشته كوچولت چطوره!؟
+ تهيونگ كه از دستش بد عصباني بود خواست يكي خوالش كنه كه اقاي سيلوان دستشو گرفت
٠ ته اروم اون الان مسته بعدم تو هيچ مدركي نداري صبور باش پسر مار دستمون ميدي ها
+ممنونم من برم به كوك سر بزنم فعلا.
٠ موفق باشي پسرم
با قدم هاي از سر عصبانيت به سمت درمانگاه رفت و خودش رو به قسمت اورژانس رسوند با ديدن چهره افتاده يجين قلبش فرو ريخت
با سرعت سمتش رفت
+ جو... جو ... جونكوك چطوره جونكوك عا
_اقاي كيم اومدين ميخواستم باهاتون تماس بگيرم
+ حالش حالش چطوره
_ متمانيد شما حال مناسبي نداريد
+ فقط بگو كجاس ميخوام ببينمش
_ اروم باشيد حالش اصلا خوب نيس فشارش تقريبا دير ٢ بود و اگر دير رسيده بردين تلف شده بود تبش خيلي بالاست هنوز نتونستيم تبش رو پايين بياريم دكتر تجويز كرده معدش شست و شو داده بشه ولي تا تبش قطع نشه نميتونيم ريسك كنيم اصلا وضعيت مناسبي نداره واقعا هيچ تشخيصي نداريم براي اتفاقس كه رخ داده .. فقط پزشك گفته اين مريضي ميتوني بخواتر در كنار هم قرار گرفتم يك فربياي وحشتناك در كنار مكمل مثل الكل يا سيگار اتفاق بي افته اميدواريم تبش پايين بياد
+ميتونم ميتونم ببينمش لطفا چند دقيقه
_ باشه مشكلي نداره فقط كوتاه لطفا
+ ممنونم
اروم در رو باز كرد و روبروي تختش قرار گرفت سرمي بهش وصل بود و دست ديگش خون تزريق ميشد
ديگه نميتونست اشكهاش رو كنترل كنه
+ همه چي تقصير من احمق بي شعوره كه گذاشتم فرشته كوچولوم به اين وضعيت بي افته كدوم عوضي ترسوندتت جونكوكا باهام حرف بزن
تعادلش رو از دست داد و كنار تختش زانو زد دستش رو گرف و سرش رو روي دستش گذاشت يك لحظه اشك هاش روي دستش رها شد دست هاي خيلي داخ بود خيلي داغ بود يك لحظه احسلس حركتي در دستش احساس كرد
_ته...ته...
+ جان ته عزيز دل من فرشته من بيداري چي شده باهام حرف بزن من اينجام
_ته...يونگ زنده اي
+ اره زندگي من مگه ميشه كه نباشم
_ اون....اون
+ جونكوكااا كي بهم بگو اسمشو
_ اون...منو
ادامه دارد...........
۷.۲k
۰۳ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.