مدرسه تسخیر شده p1
(مدرسه ی تسخیر شده)
ویو ا/ت!
دینگ دینگ (مثلا زنگه گوشیه😐)
ا/ت+ میا-
+بله بنال(خواب الود)
-اسکول هنوزززز خوابیییی
+بلی مشکلیع
-جلو درم احمق بیا بریم مدرسه
+واییی مدرسه
-بله بدو صبونه موبونه نخوریا لباس بپوش بیا
+اوک بابا
-اوک بای
+بای
بوق(مثلا قت شد😐)
سری لباسامو پوشیدم صورتمو شستم کیفم برا داشتم دوییدم سمت در
+سلام
-الیک بدو
دوییدیم سمت مدرسه
اخر رسیدیم رفتیم نشستیم سر کلاسا مون منو میا کلاسمون جداست
جونگ کوک ویو
باز این دختره با تهیونگ مینا نازنین رفتیم سمتش
جونگ کوک:هوی هرزه
ا/ت:چند بار بگم بهم نگو هرزه
تهیونگ:بگیم چی میشه
که نازنین سطل اب رو ریخت رو سرش
همه خندیدیم
یدونه زدم دم گوشش
ا/ت ویو
جونگ کوک اینا سطل ابو ریختن روم یدونه زد تو گوشم
که همون لحظه میا امد تپش قلب داشتم تپش قلب گرفتم که بیهوش شدم افتادم زمین
میا ویو
ا/ت افتاد زمین بدو رفتم سمت با سرش نشستم صداش کردم ولی جواب نداد
میا:چی کارش کردی جونگ کوک
جونگ کوک :به تو چه
میا: اه از جلو چشمم گمشوووو (با داد)
تهیونگ : اروم هرزه
میا:گمشین
رفتم تو کفش اسپره دهنش برداشتم دهنشو باز کرم به پیس کردم که باز بیدار نشد
نیکا رو صدا کردم(بهترین دوست ا/ت میا عه)
نیکا : چی شده وا دباره نه ا/ت
میا :اسپرو زدم ولی باز بهوش نیومد
نیکا :ویسا برم دکتر رو بیارم
جونگ کوک ویو
داشتم ورور راشون میشنیدم که نیکا دویید سمت بیرون
که دکتر امد
ا/ت ماینه کردو رفت
جونگ کوک: خب میا خانم چخبر
میا: تو خفه می بینی با هاش چیکار کردی
میا ویو
دکتر گفته بود ا/ت ببرم پیشش
که جونگ کوک گفت (حصله ندارم همون مکالمه بالا)
که وقتی بغلش کردم .....
عکس دوم ا/ت
سوم لباس خواب از/ت
چهارم میا
بای بای😐.
ویو ا/ت!
دینگ دینگ (مثلا زنگه گوشیه😐)
ا/ت+ میا-
+بله بنال(خواب الود)
-اسکول هنوزززز خوابیییی
+بلی مشکلیع
-جلو درم احمق بیا بریم مدرسه
+واییی مدرسه
-بله بدو صبونه موبونه نخوریا لباس بپوش بیا
+اوک بابا
-اوک بای
+بای
بوق(مثلا قت شد😐)
سری لباسامو پوشیدم صورتمو شستم کیفم برا داشتم دوییدم سمت در
+سلام
-الیک بدو
دوییدیم سمت مدرسه
اخر رسیدیم رفتیم نشستیم سر کلاسا مون منو میا کلاسمون جداست
جونگ کوک ویو
باز این دختره با تهیونگ مینا نازنین رفتیم سمتش
جونگ کوک:هوی هرزه
ا/ت:چند بار بگم بهم نگو هرزه
تهیونگ:بگیم چی میشه
که نازنین سطل اب رو ریخت رو سرش
همه خندیدیم
یدونه زدم دم گوشش
ا/ت ویو
جونگ کوک اینا سطل ابو ریختن روم یدونه زد تو گوشم
که همون لحظه میا امد تپش قلب داشتم تپش قلب گرفتم که بیهوش شدم افتادم زمین
میا ویو
ا/ت افتاد زمین بدو رفتم سمت با سرش نشستم صداش کردم ولی جواب نداد
میا:چی کارش کردی جونگ کوک
جونگ کوک :به تو چه
میا: اه از جلو چشمم گمشوووو (با داد)
تهیونگ : اروم هرزه
میا:گمشین
رفتم تو کفش اسپره دهنش برداشتم دهنشو باز کرم به پیس کردم که باز بیدار نشد
نیکا رو صدا کردم(بهترین دوست ا/ت میا عه)
نیکا : چی شده وا دباره نه ا/ت
میا :اسپرو زدم ولی باز بهوش نیومد
نیکا :ویسا برم دکتر رو بیارم
جونگ کوک ویو
داشتم ورور راشون میشنیدم که نیکا دویید سمت بیرون
که دکتر امد
ا/ت ماینه کردو رفت
جونگ کوک: خب میا خانم چخبر
میا: تو خفه می بینی با هاش چیکار کردی
میا ویو
دکتر گفته بود ا/ت ببرم پیشش
که جونگ کوک گفت (حصله ندارم همون مکالمه بالا)
که وقتی بغلش کردم .....
عکس دوم ا/ت
سوم لباس خواب از/ت
چهارم میا
بای بای😐.
۵۳۷
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲