بابابزرگ و بیبی گوریل
پارت 2
بابابزرگ جمن رو انداخت رو تخت و شروع کرد به بوسیـدن گردن بیبیش
بعد چند دقیقه لباسای جمن رو پاره کرد و خودشم لخت شد
بابابزرگ لبای جمنو میبوسید و کبودش میکرد
رفت پایین تر میمی های نداشته ی جمنو میخورد و صدای ناله ی جمن در میومد
جمن: ددی زود باششش
بابابزرگ: صبر کن بیبی گوریل
دوستان دیگه حالم داره بد میشه یکم دیگه ادامه پیدا کنه بالا میارم🥹
اره خلاصه بابابزرگ ک..یر کرد تو ک.ون جمن و هردوشون افتادن رو تخت
بعد چند دقیقه صدای باز شدن در اومد
بادمجون و مومو وارد شدن درحالی که داشتن همو میبوسیدن
بادمجون از مومو دل کند و با جمن و بابابزرگ که لخـــــت رو تخت افتاده بودن مواجه شد.....
برای پارت بعد میخوام کلی بهم انرژی بدید نینی های خاله🧚🏻♀️🥹
بابابزرگ جمن رو انداخت رو تخت و شروع کرد به بوسیـدن گردن بیبیش
بعد چند دقیقه لباسای جمن رو پاره کرد و خودشم لخت شد
بابابزرگ لبای جمنو میبوسید و کبودش میکرد
رفت پایین تر میمی های نداشته ی جمنو میخورد و صدای ناله ی جمن در میومد
جمن: ددی زود باششش
بابابزرگ: صبر کن بیبی گوریل
دوستان دیگه حالم داره بد میشه یکم دیگه ادامه پیدا کنه بالا میارم🥹
اره خلاصه بابابزرگ ک..یر کرد تو ک.ون جمن و هردوشون افتادن رو تخت
بعد چند دقیقه صدای باز شدن در اومد
بادمجون و مومو وارد شدن درحالی که داشتن همو میبوسیدن
بادمجون از مومو دل کند و با جمن و بابابزرگ که لخـــــت رو تخت افتاده بودن مواجه شد.....
برای پارت بعد میخوام کلی بهم انرژی بدید نینی های خاله🧚🏻♀️🥹
۳۸.۷k
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.