پارت هشت
پارت هشت
وقتی اومدیم بیرون همه اعضا دهنشون وا بود
کوک: جمع کنید جین یادته چجوری پیشنهاد دادی دختره رفت هوا
جین :خوب از بس خوشگلم
ات : کوک من خوابم میاد
کوک: باشه بیا اینجا
ات :باشه
مهماندار : سلام
کوک و ات :یا خود خدا درست وایسا
مهماندار :ببخشید اقای جئون بادب گاردا باید بیرون بمونن
کوک: چشم
ات: نه نه الان ناخونامو چه کارکنم
کوک: برو
نامجون :بلاخره از هواپیما در اومدیم
جین شوگا انقدر روهوا بودین که فک میکنم راه برم پرواز میکنم
تهیونگ: بسه کوک ات کو
کوک دنبالشم نیست
جیمین: خیلی خنگی زود باش برو پیداش کن
ات :( ات با گریه ) کوک
کوک :ات ات چی شده صورتت چرا کبوده
ات : مهماندار وقتی میخواستم پیاده شم کلاهم رو برداشت و بردم ی جای تاریک و کلاهم رو براداشت و یکی کوبید تو صورتم
تهیونگ: ابجی نگران نباش تو پیش جین حیمین باش ما میریم پیداش میکنیم فقط صورتش رو به همون بگو
وقتی اومدیم بیرون همه اعضا دهنشون وا بود
کوک: جمع کنید جین یادته چجوری پیشنهاد دادی دختره رفت هوا
جین :خوب از بس خوشگلم
ات : کوک من خوابم میاد
کوک: باشه بیا اینجا
ات :باشه
مهماندار : سلام
کوک و ات :یا خود خدا درست وایسا
مهماندار :ببخشید اقای جئون بادب گاردا باید بیرون بمونن
کوک: چشم
ات: نه نه الان ناخونامو چه کارکنم
کوک: برو
نامجون :بلاخره از هواپیما در اومدیم
جین شوگا انقدر روهوا بودین که فک میکنم راه برم پرواز میکنم
تهیونگ: بسه کوک ات کو
کوک دنبالشم نیست
جیمین: خیلی خنگی زود باش برو پیداش کن
ات :( ات با گریه ) کوک
کوک :ات ات چی شده صورتت چرا کبوده
ات : مهماندار وقتی میخواستم پیاده شم کلاهم رو برداشت و بردم ی جای تاریک و کلاهم رو براداشت و یکی کوبید تو صورتم
تهیونگ: ابجی نگران نباش تو پیش جین حیمین باش ما میریم پیداش میکنیم فقط صورتش رو به همون بگو
۳.۰k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.