دیوونه ترین دختر دنیا
پارت ۴
ویو جونگ کوک
بعد از اون کار ا.ت ممکن بود شاخ دربیارم این دختر واقعا دیوونه هستش
بعد رو به من گفت سوال بعدی رو بگو
همونطور که خون از دستاش میومد اصلا به خیالش نبود
بعد لیسا از گروه پاشد رفت بهش گفت بزار دستات رو باند
پیچی کنم
بعد ا.ت گفت نه ممنون دکتر تو راهه داره میاد
لیسا گفت ا.ت دستات درد میکنن
ا.ت پوزخند زد و گفت من از بچگی بدنم خط و های زیادی داره
اینم به خط کوچیکه پس خودتو ناراحت نکن
چند دقیقه گذشت و خوت دستای ا.ت بیشتر شده بود داشت سوالات مجری رو جواب میداد
مجری گفت خوب نوبت میرسه به گروه بی تی اس بعد همه جیغو داد و دست زدند
ویو ا.ت
من دستام خون میومد و یهو سومین اومد نفس نفس میزد و یهو شیومین اومد اونم نفس نفس میزد من هم مقابلش
بغلش کردم که یهو داد زد که فکر کنم عربده بود : باز تو رفتی به قول خودت دستاتو خط خطی کردی بسه دستات پر از خطه و زخمه
کن گفت هوش گاو نر چته میخواستم به آقای جئون نشون بدم چقدر قدرت دارم
شیومین:- _ -
ا.ت :😁😁
بیا دستامو باند پیچی کن
شیومین: خو این هزارمین باره دستاتو باند پیچی میکنم ولی باشه بعد از باند پیچی
با خوشحالی بالا و پایین میکردیم آنقدر خوشحال بودم چون از باند پیچی دستام خیلی خوشم میاد
آنقدر خوشحالمون که
شیومین رو از لباش بوسیدم اونم که شوکه شده بود
خندیدم گفتم
هوی گاو نر چون دوست داشتمبوست کردم که دوباره بوسیدمش
اون تو بهت بود که گفتم بازم اینطور صورتت رو بکنی اینار گازت میگیرم
بعد رو وی سویچ رو پرت کردم و بهش چشمک زدم گفتم برو با فرای حال کن اونم با خوشحالی رفت
بعد رو شیومین گفتم امشب خودت منو میرسونی
کوک ویو
با این کار ا.ت تعجب کردم این دختر همون دختر ساده و
بی روحه بعد از اونکار به وی سویچ ماشینش با شماره داد
و بهش گفت شب فراری رو براش بفرسته
به وی گفتم که وقتی دور دور کردنش تموم شد بزار بعد
وقتی میخواد فراری رو بفرسته خونه ا.ت بریم
ویو وی
وای ۳ تا شماره گرفت حالا باید بره دنبال جونگ کوک و خونه ا.ت
رسیدن به در خونه ا.ت
هردو به در خونه نگاه میکردیم کلی بادیگارد خونه بزرگ و لوکس واردش شدیم و.....
ویو جونگ کوک
بعد از اون کار ا.ت ممکن بود شاخ دربیارم این دختر واقعا دیوونه هستش
بعد رو به من گفت سوال بعدی رو بگو
همونطور که خون از دستاش میومد اصلا به خیالش نبود
بعد لیسا از گروه پاشد رفت بهش گفت بزار دستات رو باند
پیچی کنم
بعد ا.ت گفت نه ممنون دکتر تو راهه داره میاد
لیسا گفت ا.ت دستات درد میکنن
ا.ت پوزخند زد و گفت من از بچگی بدنم خط و های زیادی داره
اینم به خط کوچیکه پس خودتو ناراحت نکن
چند دقیقه گذشت و خوت دستای ا.ت بیشتر شده بود داشت سوالات مجری رو جواب میداد
مجری گفت خوب نوبت میرسه به گروه بی تی اس بعد همه جیغو داد و دست زدند
ویو ا.ت
من دستام خون میومد و یهو سومین اومد نفس نفس میزد و یهو شیومین اومد اونم نفس نفس میزد من هم مقابلش
بغلش کردم که یهو داد زد که فکر کنم عربده بود : باز تو رفتی به قول خودت دستاتو خط خطی کردی بسه دستات پر از خطه و زخمه
کن گفت هوش گاو نر چته میخواستم به آقای جئون نشون بدم چقدر قدرت دارم
شیومین:- _ -
ا.ت :😁😁
بیا دستامو باند پیچی کن
شیومین: خو این هزارمین باره دستاتو باند پیچی میکنم ولی باشه بعد از باند پیچی
با خوشحالی بالا و پایین میکردیم آنقدر خوشحال بودم چون از باند پیچی دستام خیلی خوشم میاد
آنقدر خوشحالمون که
شیومین رو از لباش بوسیدم اونم که شوکه شده بود
خندیدم گفتم
هوی گاو نر چون دوست داشتمبوست کردم که دوباره بوسیدمش
اون تو بهت بود که گفتم بازم اینطور صورتت رو بکنی اینار گازت میگیرم
بعد رو وی سویچ رو پرت کردم و بهش چشمک زدم گفتم برو با فرای حال کن اونم با خوشحالی رفت
بعد رو شیومین گفتم امشب خودت منو میرسونی
کوک ویو
با این کار ا.ت تعجب کردم این دختر همون دختر ساده و
بی روحه بعد از اونکار به وی سویچ ماشینش با شماره داد
و بهش گفت شب فراری رو براش بفرسته
به وی گفتم که وقتی دور دور کردنش تموم شد بزار بعد
وقتی میخواد فراری رو بفرسته خونه ا.ت بریم
ویو وی
وای ۳ تا شماره گرفت حالا باید بره دنبال جونگ کوک و خونه ا.ت
رسیدن به در خونه ا.ت
هردو به در خونه نگاه میکردیم کلی بادیگارد خونه بزرگ و لوکس واردش شدیم و.....
۱.۷k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.