دختر روح پارت پنج
فهمیدیم یه قاتل بین ماست و میخواد همه ی ما رو بکشه نمیتونیم از اینجا فرار کنیم چون جزر و مد باعث میشه ما از همه ی دنیا جدا بشیم باید کنار هم باشیم تا کسی نتونه به ما آسیب بزنه داشتیم با هم صحبت میکردیم که دیدیم یه نفر روی صندلی نشسته رفتیم جلوتر و دیدیم مادر روی صندلیه اما اون مرده بدنش یخ زده بود معلوم شد قاتل اولین نفر رو کشته رفتیم تو آشپزخونه مادربزرگ نبود اما بعد دیدیم توی اتاق موسیقی پدر مرده انگار خفه شده اما با چی توی یه اتاق بودیم داشتیم جر و بحث میکردیم
لانا: الان ما باید چیکار کنیم
لونا: اینجا باید به همه شک کرد حتی خودمون
کانر: چرا نباید به دخترت شک کنیم لونا
لونا : نه دست به دخترم نزن اون همچین کاری نکرده
کانر: پس به کی شک کنیم هانا ی مهربون
لیا : هانا هیچ وقت همچین کاری نمیکنه
کانر اومد سمت لیا و لونا جلوی اون رو میگرفت تا دست بردار شد که بعد لیا یه عطر زد به خودش دیدیم بعد از چند دیقه افتاد گردش کبود شد انگار مرده بود کانر رفت توی اتاق بالا و هانا هم رفت باهاش
کانر گفت: هانا فکر کردم که تقصیر توئه اما تقصیر تو نیست متاسفم
هانا : ممنون
رفتن پایین اما یک دفعه...
لانا: الان ما باید چیکار کنیم
لونا: اینجا باید به همه شک کرد حتی خودمون
کانر: چرا نباید به دخترت شک کنیم لونا
لونا : نه دست به دخترم نزن اون همچین کاری نکرده
کانر: پس به کی شک کنیم هانا ی مهربون
لیا : هانا هیچ وقت همچین کاری نمیکنه
کانر اومد سمت لیا و لونا جلوی اون رو میگرفت تا دست بردار شد که بعد لیا یه عطر زد به خودش دیدیم بعد از چند دیقه افتاد گردش کبود شد انگار مرده بود کانر رفت توی اتاق بالا و هانا هم رفت باهاش
کانر گفت: هانا فکر کردم که تقصیر توئه اما تقصیر تو نیست متاسفم
هانا : ممنون
رفتن پایین اما یک دفعه...
۱.۳k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.