مروارید عشق پارت ۲۵
از زبون جونگ کوک
همون موقع یه مرده اومد تو نشست رو صندلی اونور زل زده بود به گائول گائولو گرفتم چسبوندم به خودم مرده سرشو تکون داد گفت چیه من:بیب من الان میام رفتم سمت مرده در گوشش من:همین الان چشما باباقوریتو برمیداری از رو زن من دستمو رو یقش گذاشتم من:سرمو برگردونم ببینم باز همونه میکشمت پس چشا تو درویش کن تا آتیشت نزدم ولش کردم رفتم نشستم(ما اینجا شاهد ترسیدن مرده ایم😎😂😂😂) رو صندلی کنار گائول گائول:چیکار داشتی من:هیچی یه چیزی میخواستم بهش بگم گائول:آهان بستنیمونو خوردیم رفتیم بیرون از بستنی فروشی
از زبون خودم
کوک:وایسا حساب کنم الان میام من:باشه برو رفت حساب کرد همون موقع یکی بهم نزدیک شد شماره داد بهم من:هووو مگه اینجا شرهرته برو گمشو تا قاطی نکردما مرده:اوخی پیشی کوچولو دختری به خوشگلیه تو چرا باید اینجوری باشه بی ادب من:همینی که هست برو کمشد مرده:راه بلدم گم نمیشم همون موقع دستمو گرفت دستم کشیدم دستم گرم بود یدونه محکم زدم تو صورتش دستمو کشیدم از تو دستش مرده:واو دست بزنم داری من از دخترایی که دسته بزن دارن خوشم میاد (و ما اینجا جونگ کوک و داریم که وارد میشود👊😂)باز دستمو گرفت این دفع فشار داد من:ولم کن کثافت گوه خور جونگ کوک
از زبون جونگ کوک
حساب کردم همون موقع گائول صدام کرد دیدم یکی داره ازیتش میکنه حساب که کردم رفتم بیرون مرده رو کشید یدونه با مشت زدم تو صورتش محکم دهنش ودماغش پر خون شد من:عوضی کی بهت اجازه داد بهش دست بزنی هاننن فکر کردی صاحب نداره آرههههه گائول:اومده بهم شماره میده هیز بازیم در میاره من:گائول تو فقط بگو چی گفت گائول:اومد بهم شماره داد از هیکلم گفت و بعد دستمو گرفت یه نگاه به دستش کردم من:کبود شده ای عوضی حرومزاده گائول:جونگ کوک نکن من:گائول دخالت نکن رفتم جلو مرده رو گرفتم به باد کتک گائول:جونگ کوک تو رو خدا ولش کن ولش کردم متوجه شدم گائول نباید چیزیش بشه ترسیدم بیخیال مرده شدم من:پاشو برو گمشو رفتم طرفش من:عشقم خوبی گائول:من خوبم تو که چیزیت نشد من:منو ول کن تو رو دارم میگم گائول:آره خوبم
همون موقع یه مرده اومد تو نشست رو صندلی اونور زل زده بود به گائول گائولو گرفتم چسبوندم به خودم مرده سرشو تکون داد گفت چیه من:بیب من الان میام رفتم سمت مرده در گوشش من:همین الان چشما باباقوریتو برمیداری از رو زن من دستمو رو یقش گذاشتم من:سرمو برگردونم ببینم باز همونه میکشمت پس چشا تو درویش کن تا آتیشت نزدم ولش کردم رفتم نشستم(ما اینجا شاهد ترسیدن مرده ایم😎😂😂😂) رو صندلی کنار گائول گائول:چیکار داشتی من:هیچی یه چیزی میخواستم بهش بگم گائول:آهان بستنیمونو خوردیم رفتیم بیرون از بستنی فروشی
از زبون خودم
کوک:وایسا حساب کنم الان میام من:باشه برو رفت حساب کرد همون موقع یکی بهم نزدیک شد شماره داد بهم من:هووو مگه اینجا شرهرته برو گمشو تا قاطی نکردما مرده:اوخی پیشی کوچولو دختری به خوشگلیه تو چرا باید اینجوری باشه بی ادب من:همینی که هست برو کمشد مرده:راه بلدم گم نمیشم همون موقع دستمو گرفت دستم کشیدم دستم گرم بود یدونه محکم زدم تو صورتش دستمو کشیدم از تو دستش مرده:واو دست بزنم داری من از دخترایی که دسته بزن دارن خوشم میاد (و ما اینجا جونگ کوک و داریم که وارد میشود👊😂)باز دستمو گرفت این دفع فشار داد من:ولم کن کثافت گوه خور جونگ کوک
از زبون جونگ کوک
حساب کردم همون موقع گائول صدام کرد دیدم یکی داره ازیتش میکنه حساب که کردم رفتم بیرون مرده رو کشید یدونه با مشت زدم تو صورتش محکم دهنش ودماغش پر خون شد من:عوضی کی بهت اجازه داد بهش دست بزنی هاننن فکر کردی صاحب نداره آرههههه گائول:اومده بهم شماره میده هیز بازیم در میاره من:گائول تو فقط بگو چی گفت گائول:اومد بهم شماره داد از هیکلم گفت و بعد دستمو گرفت یه نگاه به دستش کردم من:کبود شده ای عوضی حرومزاده گائول:جونگ کوک نکن من:گائول دخالت نکن رفتم جلو مرده رو گرفتم به باد کتک گائول:جونگ کوک تو رو خدا ولش کن ولش کردم متوجه شدم گائول نباید چیزیش بشه ترسیدم بیخیال مرده شدم من:پاشو برو گمشو رفتم طرفش من:عشقم خوبی گائول:من خوبم تو که چیزیت نشد من:منو ول کن تو رو دارم میگم گائول:آره خوبم
۳۱.۲k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.