فیک جدیدمون: قاتل تک چشم/One eyed killer
ی بیو از فیک جدیدمون:
اسم فیک: قاتل تک چشم
اسمت،شینیگامی[مخفف شین و اسلاید ۱]
سن:۲۴[سال دوم تو دانشگاه]
اسم رفیقات:هیدوی.ساتسوجین،یویی و یاشا
علایقت:اسکیت برد،دوریاکی،موتورررر،اهنگای دارک،گربه ها،نقاشی،عروسکای کیوت،زرمی،شراب،ارایششش،و هر چیزی ک خودت میخوای
تنفرات:زود قضاوت شدن،مسخره شدن،سریش و سمج بازی ،فروختن رفیقات یا فروختن تو،کنار گوشت با صدا غذا یا خیار خوردن😂😐💔
به الرژی گل و گیاه داری
وابسته به:
یامی[مادر]
کائوری[پدر]
فویو[خواهر کوچک تر و اسلاید۲]
مایکی[شوهر اینده]
مقدمه :
[ویو شین]
ساعت 7:10 صبح
هوا سرد بود...
با صدای زنگ ساعتم چشمامو باز کردم
شین:خفه شوو کوفتی هنو زوده برا دانشگاه،ی دو دقه میخوابم ب مولا دو دقه فقط چشامو میبندم،
بعد چند مین شین چشماشو وا میکنه ک ببینه ساعت چنده...
شین: شعتتتتتت دیرم شدددد اخه من فقط چشامو بستم ک،چ زود چهل دقع گذشت
تند تند شروع ب پوشیدن لباساش کرد تا بره جهنمی ب نام دانشگاه،امروزم ک اولین روزه قراره دهنشونو با اسفالت صاف کنن
بعد از حاضر شدن...
*پایین اومدن از پله های اتاقش*
یامی:شین صبح بخیر ،دیر کردی زود باش ی چیزی بخور بابات میبرتت
شین:باشه
*تو اشپز خونه موجودی ب اسم ابجی میبینه*
فویو:سالاممم عنتر سه انگشتی
شین:چی میگی پشکل،اولن عنتر ی میمون دیگس و تنبل سه انگشتیم ی چیز دیگس چی داری برا خودت بلغور میکنی؟
فویو:گگکگ
شین: استغفرالله🙄
فویو:ب هر حال میدوستمت عخش ابجیی🥹
شین:منم عنتررر🥹
یامی:عیششش زود باشین دیر شده 😒
شین:برات تسلیت میگم
فویو:همچنین،ولی بزای چی؟
شین:میری مدرسع😂
فویو:راس میگی،فقط هشت سال مونده منم دانگاه برم😐💔
شین:عع
فویو:اره
کائوری :برین سوار ماشین بشین منم بیام
و هردو حمله به ماشین...
نظرتون؟ادامه بدمش؟
اسم فیک: قاتل تک چشم
اسمت،شینیگامی[مخفف شین و اسلاید ۱]
سن:۲۴[سال دوم تو دانشگاه]
اسم رفیقات:هیدوی.ساتسوجین،یویی و یاشا
علایقت:اسکیت برد،دوریاکی،موتورررر،اهنگای دارک،گربه ها،نقاشی،عروسکای کیوت،زرمی،شراب،ارایششش،و هر چیزی ک خودت میخوای
تنفرات:زود قضاوت شدن،مسخره شدن،سریش و سمج بازی ،فروختن رفیقات یا فروختن تو،کنار گوشت با صدا غذا یا خیار خوردن😂😐💔
به الرژی گل و گیاه داری
وابسته به:
یامی[مادر]
کائوری[پدر]
فویو[خواهر کوچک تر و اسلاید۲]
مایکی[شوهر اینده]
مقدمه :
[ویو شین]
ساعت 7:10 صبح
هوا سرد بود...
با صدای زنگ ساعتم چشمامو باز کردم
شین:خفه شوو کوفتی هنو زوده برا دانشگاه،ی دو دقه میخوابم ب مولا دو دقه فقط چشامو میبندم،
بعد چند مین شین چشماشو وا میکنه ک ببینه ساعت چنده...
شین: شعتتتتتت دیرم شدددد اخه من فقط چشامو بستم ک،چ زود چهل دقع گذشت
تند تند شروع ب پوشیدن لباساش کرد تا بره جهنمی ب نام دانشگاه،امروزم ک اولین روزه قراره دهنشونو با اسفالت صاف کنن
بعد از حاضر شدن...
*پایین اومدن از پله های اتاقش*
یامی:شین صبح بخیر ،دیر کردی زود باش ی چیزی بخور بابات میبرتت
شین:باشه
*تو اشپز خونه موجودی ب اسم ابجی میبینه*
فویو:سالاممم عنتر سه انگشتی
شین:چی میگی پشکل،اولن عنتر ی میمون دیگس و تنبل سه انگشتیم ی چیز دیگس چی داری برا خودت بلغور میکنی؟
فویو:گگکگ
شین: استغفرالله🙄
فویو:ب هر حال میدوستمت عخش ابجیی🥹
شین:منم عنتررر🥹
یامی:عیششش زود باشین دیر شده 😒
شین:برات تسلیت میگم
فویو:همچنین،ولی بزای چی؟
شین:میری مدرسع😂
فویو:راس میگی،فقط هشت سال مونده منم دانگاه برم😐💔
شین:عع
فویو:اره
کائوری :برین سوار ماشین بشین منم بیام
و هردو حمله به ماشین...
نظرتون؟ادامه بدمش؟
۶۳۱
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.