🌹 خـلاصـه ای از زندگـی حضـرت رقـیـه دختـر امام حسین علیه
🌹 خـلاصـه ای از زندگـی حضـرت رقـیـه دختـر امام حسین علیه السلام 🌹
💠 مـادر حـضـرت رقـیـه (ع)
براساس نوشتههای کتابهای تاریخی، نام مـادر حضـرت رقـیـه (علیها سلام)، " امّ اسحاق " است ،
که پیشتر همسـر امام حسن مجتبـی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است.
و ثمره آن ازدواج، دختر نازدانه ای به نام رقـیـه شد.
مادر حضـرت رقیـه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار میآید.
بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیـه ایشان " بنت طلحه " است.
با تولد حضرت رقیـه (علیهاالسلام) در سال 57 قمری، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازه ای یافت.
دیری نپایید که ام اسحاق جان به جان آفرین تسلیم کرد و رقیـه کوچک از نعمت مادر محروم شد.
🍃 🍂 🍃 🍂 🍃 🍂 🍃
امام حسین (علیه السلام) او را در آغوش پر مهر خویش، بزرگ کرد و پیوسته به خواهرش زیـنب ( علیهاالسلام ) سفارش می فرمود که برای رقیـه (علیهاالسلام) مادر باشد و به او محبّت کند.
بی مادری حضرت رقیـه (علیهاالسلام) ، پرستاری های حضرت زینب (علیهاالسلام) و سفارش های حضرت امام حسین (علیه السلام) باعث شده بود، پیوندی عمیق، بین حضـرت زیـنب -علیهاالسلام- و حضرت رقیـه -علیهاالسلام- پدید آید.
✨ 🌸 ✨
البته
نام مادر حضرت رقیـه (علیها سلام) در بعضی کتابها، ام جعفر قضاعیّه آمده است،
ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست.
هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی میکند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود.
وی به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیز به شمار میآید.
البته لازم به ذکر است که این مطلب از نظر تاریخنویسان معاصر پذیرفته نشده است؛
زیرا در منابع تاریخی آمده است که ایشان هنگام تولد امام سجاد (ع) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را ۲۳ سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال ۳۷ هـ .ق دانستهاند.
از این جهت امکان ندارد، او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد.
این مسأله تنها در یک صورت قابل حل است که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو مادر امام سجاد (علیه السلام) است.
💠 نـام گـذاری حـضـرت رقـیـه (ع)
رقـیـه از « رقـی » به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است
💠 رقـیـه در کـربـلا
سید بن طاووس در کتاب «لهوف» مینویسد:
«شب عاشـورا که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) اشعاری در بیوفایی دنیا میخواند، حضرت زیـنب (سلام الله علیها) سخنان ایشان را شنید و گریست.
امام علیه السلام او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید و خویشتندار باشید.»
💠 گـوشـه ای از مـصایـب حـضـرت رقـیـه (علیهاالسلام)
در بعضی روایات آمده است :
حضـرت سکینـه (علیها السلام) در روز عاشـورا به خواهر سه ساله ای (که به احتمال قوی همان رقیـه علیه السلام باشد) گفت :
بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود.
امام حسین ( علیه السلام ) با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه حضـرت رقیـه (علیها السلام) صدا زد :
بابا! مانعت نمی شوم . صبر کن تا ترا ببینم.
امام حسین ( علیه السلام ) او را در آغوش گرفت و لبهای خشکیده اش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا در داد که
العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنی
بابا بسیار تشنه ام ، شدت تشنگی جگرم را آتش زده است .
امام حسین (علیه السلام) به او فرمود :
کنار خیمه بنشین تا برای تو آب بیاورم.
آنگاه امام حسین ( علیه السلام ا برخاست تا به سوی میدان برود، باز هم رقیـه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت :
یا ابه این تمضی عنا؟
بابا جان کجا می روی ؟ چرا از ما بریده ای ؟
امام علیه السلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلـی پر خون از او جدا شد .
📚 (وقایع عاشورا سید محمد تقی مقدم ص ۴۵۵ و حضرت رقیه علیه السلام تالیف شیخ عل
💠 مـادر حـضـرت رقـیـه (ع)
براساس نوشتههای کتابهای تاریخی، نام مـادر حضـرت رقـیـه (علیها سلام)، " امّ اسحاق " است ،
که پیشتر همسـر امام حسن مجتبـی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است.
و ثمره آن ازدواج، دختر نازدانه ای به نام رقـیـه شد.
مادر حضـرت رقیـه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار میآید.
بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیـه ایشان " بنت طلحه " است.
با تولد حضرت رقیـه (علیهاالسلام) در سال 57 قمری، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازه ای یافت.
دیری نپایید که ام اسحاق جان به جان آفرین تسلیم کرد و رقیـه کوچک از نعمت مادر محروم شد.
🍃 🍂 🍃 🍂 🍃 🍂 🍃
امام حسین (علیه السلام) او را در آغوش پر مهر خویش، بزرگ کرد و پیوسته به خواهرش زیـنب ( علیهاالسلام ) سفارش می فرمود که برای رقیـه (علیهاالسلام) مادر باشد و به او محبّت کند.
بی مادری حضرت رقیـه (علیهاالسلام) ، پرستاری های حضرت زینب (علیهاالسلام) و سفارش های حضرت امام حسین (علیه السلام) باعث شده بود، پیوندی عمیق، بین حضـرت زیـنب -علیهاالسلام- و حضرت رقیـه -علیهاالسلام- پدید آید.
✨ 🌸 ✨
البته
نام مادر حضرت رقیـه (علیها سلام) در بعضی کتابها، ام جعفر قضاعیّه آمده است،
ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست.
هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی میکند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود.
وی به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه السلام) نیز به شمار میآید.
البته لازم به ذکر است که این مطلب از نظر تاریخنویسان معاصر پذیرفته نشده است؛
زیرا در منابع تاریخی آمده است که ایشان هنگام تولد امام سجاد (ع) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را ۲۳ سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال ۳۷ هـ .ق دانستهاند.
از این جهت امکان ندارد، او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد.
این مسأله تنها در یک صورت قابل حل است که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو مادر امام سجاد (علیه السلام) است.
💠 نـام گـذاری حـضـرت رقـیـه (ع)
رقـیـه از « رقـی » به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است
💠 رقـیـه در کـربـلا
سید بن طاووس در کتاب «لهوف» مینویسد:
«شب عاشـورا که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) اشعاری در بیوفایی دنیا میخواند، حضرت زیـنب (سلام الله علیها) سخنان ایشان را شنید و گریست.
امام علیه السلام او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید و خویشتندار باشید.»
💠 گـوشـه ای از مـصایـب حـضـرت رقـیـه (علیهاالسلام)
در بعضی روایات آمده است :
حضـرت سکینـه (علیها السلام) در روز عاشـورا به خواهر سه ساله ای (که به احتمال قوی همان رقیـه علیه السلام باشد) گفت :
بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود.
امام حسین ( علیه السلام ) با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه حضـرت رقیـه (علیها السلام) صدا زد :
بابا! مانعت نمی شوم . صبر کن تا ترا ببینم.
امام حسین ( علیه السلام ) او را در آغوش گرفت و لبهای خشکیده اش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا در داد که
العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنی
بابا بسیار تشنه ام ، شدت تشنگی جگرم را آتش زده است .
امام حسین (علیه السلام) به او فرمود :
کنار خیمه بنشین تا برای تو آب بیاورم.
آنگاه امام حسین ( علیه السلام ا برخاست تا به سوی میدان برود، باز هم رقیـه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت :
یا ابه این تمضی عنا؟
بابا جان کجا می روی ؟ چرا از ما بریده ای ؟
امام علیه السلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلـی پر خون از او جدا شد .
📚 (وقایع عاشورا سید محمد تقی مقدم ص ۴۵۵ و حضرت رقیه علیه السلام تالیف شیخ عل
۲۴۷.۵k
۲۸ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.