بورام: معلوم نیس چه مرگشه
بورام: معلوم نیس چه مرگشه
دیگه شیفتم تموم شد و از بار خارج شدم قبل از خونه رفتم رو همون نیمکوت و همون پارک
که ماشیین خفنی جلو پارک ترمز زد
صدای ترمز تو خیلبون پیچید
صاحابش پیاده شد و
جونگکوک؟
این چرا جلو چشامهه ؟
دور خودش میچرخید و عصبی بود گاهی هم ب لاستیک لگد میزد
خل شده بود
بغل جدول نشستو صورتش بین دستاش بود
همین که سرشو بالا اورد بام چش تو چش شد
(جونگکوک)
وقتی یوری شیفتش تموم شدحرصم گرف کاشکی یکمم میموند
ماشین و روشن کردم و رااه افتادم جلو ی پارککک با حرص ترمز کردو پیاده شدم
لعنتیییییییییی
بد یسال چرا دوباره دیدمششششششششششششش
چرا دلم میخداد جلو چشام باشههههه
چرااا دارم بش فک میکنمممم؟؟؟؟؟
لبه جدول نشستمو صورتمو بین دستام گزاشتم
خدایا چرا دقیقا زمانی که باید رو کارا تمر کز کنم فکرم درگیرههه
حس درون: بس کن پسر ۱۵ ساله بدون هیچ تفریحی کار کردی یکم خستگی در کن یکم فکرتو ازاد کنن
کوک: خفهههه شووو
سرمو بلند کردم که با تو چش خشگل و متعجب رو ب رو شدم
____________
استایل یوری🙂😂😁
دیگه شیفتم تموم شد و از بار خارج شدم قبل از خونه رفتم رو همون نیمکوت و همون پارک
که ماشیین خفنی جلو پارک ترمز زد
صدای ترمز تو خیلبون پیچید
صاحابش پیاده شد و
جونگکوک؟
این چرا جلو چشامهه ؟
دور خودش میچرخید و عصبی بود گاهی هم ب لاستیک لگد میزد
خل شده بود
بغل جدول نشستو صورتش بین دستاش بود
همین که سرشو بالا اورد بام چش تو چش شد
(جونگکوک)
وقتی یوری شیفتش تموم شدحرصم گرف کاشکی یکمم میموند
ماشین و روشن کردم و رااه افتادم جلو ی پارککک با حرص ترمز کردو پیاده شدم
لعنتیییییییییی
بد یسال چرا دوباره دیدمششششششششششششش
چرا دلم میخداد جلو چشام باشههههه
چرااا دارم بش فک میکنمممم؟؟؟؟؟
لبه جدول نشستمو صورتمو بین دستام گزاشتم
خدایا چرا دقیقا زمانی که باید رو کارا تمر کز کنم فکرم درگیرههه
حس درون: بس کن پسر ۱۵ ساله بدون هیچ تفریحی کار کردی یکم خستگی در کن یکم فکرتو ازاد کنن
کوک: خفهههه شووو
سرمو بلند کردم که با تو چش خشگل و متعجب رو ب رو شدم
____________
استایل یوری🙂😂😁
۴.۱k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.