معشوقه ارباب﴿پارت ۳)
رفتم رو پاش نشستم گفت
+میخوام قوانینُ بگم
_باشه بگو فقط... من نمیدنم اسمت چیه چند سالته حتی نمیدنم کی هستی
+بزار خودمو معرفی کنم
+من جونگکوک هستم و۲۳سالمه و یه مافیا هستم
_﴾چیی﴿با لکنت
+خوبی ا.ت
ویوی کوک
دیدم ا.ت مثل گج شده بود دستمو جولی صورت ا.ت تکون دادم برای بار ۵ جوابمو داد بعدشم محکم بغلم کرد گفت
_﴾بلخره میتونم چیزی که میخواستمو بهت بدم ﴿زیر لبی
+شنیدم کوچولو
_خوب
+مشکی نداری که من بهت بگم کوچولو
_نه
+.......
قول میدم پارت بعدی رو طولانی بنویسم
شرط پارت بعدی✪
لایک 10
کامنت ۵
+میخوام قوانینُ بگم
_باشه بگو فقط... من نمیدنم اسمت چیه چند سالته حتی نمیدنم کی هستی
+بزار خودمو معرفی کنم
+من جونگکوک هستم و۲۳سالمه و یه مافیا هستم
_﴾چیی﴿با لکنت
+خوبی ا.ت
ویوی کوک
دیدم ا.ت مثل گج شده بود دستمو جولی صورت ا.ت تکون دادم برای بار ۵ جوابمو داد بعدشم محکم بغلم کرد گفت
_﴾بلخره میتونم چیزی که میخواستمو بهت بدم ﴿زیر لبی
+شنیدم کوچولو
_خوب
+مشکی نداری که من بهت بگم کوچولو
_نه
+.......
قول میدم پارت بعدی رو طولانی بنویسم
شرط پارت بعدی✪
لایک 10
کامنت ۵
۵.۷k
۰۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.