سناریو

ژانر: طنز
‌.
.
فیلیکس: امروز چندم بود
هیونجین: پنجم‌
فیلیکس: عه جدی می‌فرماید
هیونجین: گمشو
هان : اگه گفتی دوشنبه چندشنبس‌
هیونجین: چند شنبه
هان : دوشنبه جمعه س
هیونجین: الان چتونه‌
فیلیکس: چشم نیست گوشه
هیونجین: باشه بامزه ها
فیلیکس: بیاید چالش فکری
هیونجین: اکی
کوک : اکی
تهیونگ: اک
فیلیکس: اول هیونجین
هیونجین: باش بگو‌
فیلیکس: خب یه عدد تو زهنت‌ انتخاب کن
هیونجین: خب
فیلیکس: خب حالا ضرب در ۵ بکن
هیونجین: خب
فیلیکس: حالا تقسیم بر ۲ بکن
هیونجین: خب
فیلیکس: حالا ضرب در ۵ بکن
هیونجین: خب
فیلیکس: حالا تقسیم بر ۲ بکن
هیونجین: خب
فیلیکس: خب حالا هی همینو‌ تا صبح ادامه بده
هیونجین: خیلی بی شعوری
فیلیکس :همینه که هست مشکلی داری
هیونجین: بله
فیلیکس: خب مشکل خودته ..... حاجی دیشب یه صوتی بدی دادم
هان : چی
فیلیکس: جلوی بابای لیسا بهش گفتم پدر سگ
هیونجین: خیلی بی شعوری
فیلیکس: خب همش تغلب میکرد خواستم یه چیزی بهش گفته باشم گفتم پدر سگ یهو باباش گفت به من چیکار داری
هیونجین. تهیونگ. جونگ کوک. هان: خنده
فیلیکس: انقدر احساس گناه بهم دست داد بعد معذرت خواهی کردم گفت لیسا بهت میگه جوجه
هیونجین: توچی گفتی
فیلیکس: گفتم همه میگن
.
.
.
اگه دوس داشتی کامنت بزار و بعد سناریو بعدی باچه ژانری باشه