part 7
(از زبان ریندو)
دیشب حالم خراب بود چیزی از دیشب یادم نمیاد صبح با سر درد از خواب بیدار شدم ولی هرچی گشتم لونا رو پیدا نکردم حتما رفته بیرون رفتم آشپز خونه که برای خودم قهوه درست که با صحنه ای که دیدم احساس کردم مغزم تیکه تیکه شده و داره سوت میکشه عکسای خودم با یه دختره ای دیگه تو بار که داشتم....(کارای بد بد😈😔)
یه نامه بود از طرفه لونا بود
نامه:
اگه ازم خسته شده بودی چرا منو نگه داشته بودی پیشه خودت پس بگو اون شبای که میومدی منو(اهم🔞)
فقط برا بر طرف کدنه نیازه جنسیت بود کله بامجونه گندیده
پایانه نامه
هرچی زنگ میزدم به لونا میگفت این خط نادرست است حتی ردش هم نمی تونستم بزنم انگار آب شده بود رفته بود تو زمین
دیشب حالم خراب بود چیزی از دیشب یادم نمیاد صبح با سر درد از خواب بیدار شدم ولی هرچی گشتم لونا رو پیدا نکردم حتما رفته بیرون رفتم آشپز خونه که برای خودم قهوه درست که با صحنه ای که دیدم احساس کردم مغزم تیکه تیکه شده و داره سوت میکشه عکسای خودم با یه دختره ای دیگه تو بار که داشتم....(کارای بد بد😈😔)
یه نامه بود از طرفه لونا بود
نامه:
اگه ازم خسته شده بودی چرا منو نگه داشته بودی پیشه خودت پس بگو اون شبای که میومدی منو(اهم🔞)
فقط برا بر طرف کدنه نیازه جنسیت بود کله بامجونه گندیده
پایانه نامه
هرچی زنگ میزدم به لونا میگفت این خط نادرست است حتی ردش هم نمی تونستم بزنم انگار آب شده بود رفته بود تو زمین
۲.۲k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.