جابر بن عبداللّه انصاری وارد منزل امام سجّاد ع شد، در بین
جابر بن عبداللّه انصاری وارد منزل امام سجّاد ع شد، در بین صحبت با آن حضرت، نوجوانی نورانی وارد مجلس گردید.
همین که چشم جابر بر آن نوجوان زیبا اندام افتاد، لرزه بدنش را فرا گرفت؛ و از جای خود بر خاست و مرتّب تمام قامت آن عزز نورانی را تماشا می کرد.
و چون با دقّت او را نگریست، گفت: قسم به خدای کعبه، که این نوجوان از نظر شکل و شمایل از هر جهت، شبیه ترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد.
سؤال کرد: نامت چیست؟
حضرت فرمود: محمّد.
گفت: نام پدرت چیست؟
فرمود: من پسر علیّ بن الحسین هستم.
گفت: ای عزیزم! جانم فدایت باد، توئی شکافنده علوم؟
فرمود: بلی، آنچه را که جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را بر آن مأمور کرده است، ابلاغ کن.
جابر گفت: رسول خدا مرا بشارت داد، که من باقی خواهم ماند تا زمانی که تو را ملاقات نمایم؛ و آن گاه فرمود: سلام او را به شما برسانم.
پس سلام رسول اللّه بر تو باد.
آن گاه حضرت باقرالعلوم ع فرمود: و ای جابر! سلام بر رسول خدا باد تا هنگامی که زمین و آسمان پایدار و پا بر جا باشند؛ و نیز سلام بر تو باد، که ابلاغ سلام جدّم را نمودی.
پس از آن جابر مرتّب در جلسات امام محمّد باقر علیه السلام حضور می یافت و از دریای علوم و فنون آن حضرت بهره مند می گردید.
روزی امام محمّد باقر علیه السلام مسأله ای را از جابر سؤال نمود؟
جابر در پاسخ گفت: رسول خدا مرا خبر داد که شما اهل بیت هدایت گر هستید و در تمام دوران ها از همه انسان ها بردبارتر و عالم تر خواهید بود.
و نیز فرمود: به اهل بیت من چیزی نیاموزید، زیرا که نیازی به آموختن ندارند و ایشان در همه مسائل و علوم از همه برترند.
امام محمّد باقر ع فرمود: بلی، جدّم رسول خدا ص صحیح فرمود: من در کودکی حکمت را می دانستم و در کودکی فضل خداوند شامل من و دیگر اهل بیت رسالت علیهم السلام گردیده است و می گردد.
اکمال الدین مرحوم صدوق: ص 253، ح 3، بحارالأنوار: ج 46، ص 223، ح 1، به نقل از أمالی شیخ صدوق
@sangarnarm
همین که چشم جابر بر آن نوجوان زیبا اندام افتاد، لرزه بدنش را فرا گرفت؛ و از جای خود بر خاست و مرتّب تمام قامت آن عزز نورانی را تماشا می کرد.
و چون با دقّت او را نگریست، گفت: قسم به خدای کعبه، که این نوجوان از نظر شکل و شمایل از هر جهت، شبیه ترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد.
سؤال کرد: نامت چیست؟
حضرت فرمود: محمّد.
گفت: نام پدرت چیست؟
فرمود: من پسر علیّ بن الحسین هستم.
گفت: ای عزیزم! جانم فدایت باد، توئی شکافنده علوم؟
فرمود: بلی، آنچه را که جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را بر آن مأمور کرده است، ابلاغ کن.
جابر گفت: رسول خدا مرا بشارت داد، که من باقی خواهم ماند تا زمانی که تو را ملاقات نمایم؛ و آن گاه فرمود: سلام او را به شما برسانم.
پس سلام رسول اللّه بر تو باد.
آن گاه حضرت باقرالعلوم ع فرمود: و ای جابر! سلام بر رسول خدا باد تا هنگامی که زمین و آسمان پایدار و پا بر جا باشند؛ و نیز سلام بر تو باد، که ابلاغ سلام جدّم را نمودی.
پس از آن جابر مرتّب در جلسات امام محمّد باقر علیه السلام حضور می یافت و از دریای علوم و فنون آن حضرت بهره مند می گردید.
روزی امام محمّد باقر علیه السلام مسأله ای را از جابر سؤال نمود؟
جابر در پاسخ گفت: رسول خدا مرا خبر داد که شما اهل بیت هدایت گر هستید و در تمام دوران ها از همه انسان ها بردبارتر و عالم تر خواهید بود.
و نیز فرمود: به اهل بیت من چیزی نیاموزید، زیرا که نیازی به آموختن ندارند و ایشان در همه مسائل و علوم از همه برترند.
امام محمّد باقر ع فرمود: بلی، جدّم رسول خدا ص صحیح فرمود: من در کودکی حکمت را می دانستم و در کودکی فضل خداوند شامل من و دیگر اهل بیت رسالت علیهم السلام گردیده است و می گردد.
اکمال الدین مرحوم صدوق: ص 253، ح 3، بحارالأنوار: ج 46، ص 223، ح 1، به نقل از أمالی شیخ صدوق
@sangarnarm
۴.۴k
۰۶ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.