فیک کوک «از مافیا متنفرم» 13 Part
کوک:مطمئنی که میخوای اون روی منو ببینی
کوک
هیچوقت تا حالا وقتی به یه دختر نزدیک شدم قلبم شروع به زدن نمیکرد ولی حالا داره میرنه محو چشمای ات شدم خیلی چشماش عجیبن ادمو غرق میکنن
ات:برو اونور
ات با زانو میزنه بین پای کوک و وقتی کوک از درد ناله میکنه فرار کرد سمت اون اتاقی که توش بیدار شده بود درو قفل کرد
کوک: دختره ی دیوونه فکر کردی تا کی میتونی اونجا قایم شی
ات:لازم باشه تا ابد
کوک:شب که گشنت شدم نمیای بیرون
ات:نه نمیام
کوک:میبینیم ات خانم
ات
ساعت ۱۰شب بود واقعا گشنمه ولی نمیرم بیرون اره دختر تو میتونی
ته:کوک جدی میخوای از ات استفاده کنی واسه اینکه لج جونگ سوک رو در بیاری
کوک:چیه خب
ته:چرا فکر میکنی جونگ سوک ات رو دوست داره
کوک:نگاهی که دیشب کرد فقط میتونه از روی عشق باشه تهیونگ فقط دارم امتحان میکنم بلایی سر دکترت نمیارم اگه عصبانیم نکنه
ته:میدونم بلایی سرش نمیاری
کوک: چطور
ته:بخوای بقیه رو گول بزنی میتونی ولی منو نه من بهتر از هرکسی میشناسمت تو داری به ات علاقه پیدا میکنی
کوک:بیخیال تهیونگ
ته: باشه ولی نگی نگفتی
ات
ساعت 1 شبه تا الان دیگه خوابه خوابن همه اروم در اتاق رو باز کردم و رفتم پایین
خونه خیلی بزرگیه پس آشپزخونه کجاس
کوک:دنبال آشپز خونه ای
صدای کوک باعث شد بترسم داشتم جیغ میکشیدم که جلو دهنم رو گرفت
کوک:اروم جیغ بزنی همه با تفنگ اینجان گفتم گشنت میشه
اروم دستش رو برداشت
ات:ولم کن عوضی
کوک:پیشی شیطون
ات:گشنمه دزدیدی غذا بده ولی بدون نقش پقش بازی نمیکنم
کوک:برو آشپز خونه یه چی کوفت کن
ات: کجاست
کوک:بریم
ات: کوکی واسم یه چیزی درست کن
کوک:کوکی شدم چند لحظه پیش عوضی بودم
ات: لطفاً کوکی جون
کوک: باشه چی میخوری
ات:یه چیزی باشه فقط
کوک داشت آشپزی میکرد
ات
آخه چطور یه مرد میتونه موقع آشپزی اینقدر هات باشه
کوک:راحت باش نگاه کن
ات:من تورو نگاه نمیکنم
کوک:اره تو راست میگی
ات: راستی گوشیم کجاست
کوک:دست منع
ات:لابد گوشیمم نمیدی
کوک:خوبه باهوشی
ات:ایششش
بلایک بعد برو پارت بعد ❤️❤️
کوک
هیچوقت تا حالا وقتی به یه دختر نزدیک شدم قلبم شروع به زدن نمیکرد ولی حالا داره میرنه محو چشمای ات شدم خیلی چشماش عجیبن ادمو غرق میکنن
ات:برو اونور
ات با زانو میزنه بین پای کوک و وقتی کوک از درد ناله میکنه فرار کرد سمت اون اتاقی که توش بیدار شده بود درو قفل کرد
کوک: دختره ی دیوونه فکر کردی تا کی میتونی اونجا قایم شی
ات:لازم باشه تا ابد
کوک:شب که گشنت شدم نمیای بیرون
ات:نه نمیام
کوک:میبینیم ات خانم
ات
ساعت ۱۰شب بود واقعا گشنمه ولی نمیرم بیرون اره دختر تو میتونی
ته:کوک جدی میخوای از ات استفاده کنی واسه اینکه لج جونگ سوک رو در بیاری
کوک:چیه خب
ته:چرا فکر میکنی جونگ سوک ات رو دوست داره
کوک:نگاهی که دیشب کرد فقط میتونه از روی عشق باشه تهیونگ فقط دارم امتحان میکنم بلایی سر دکترت نمیارم اگه عصبانیم نکنه
ته:میدونم بلایی سرش نمیاری
کوک: چطور
ته:بخوای بقیه رو گول بزنی میتونی ولی منو نه من بهتر از هرکسی میشناسمت تو داری به ات علاقه پیدا میکنی
کوک:بیخیال تهیونگ
ته: باشه ولی نگی نگفتی
ات
ساعت 1 شبه تا الان دیگه خوابه خوابن همه اروم در اتاق رو باز کردم و رفتم پایین
خونه خیلی بزرگیه پس آشپزخونه کجاس
کوک:دنبال آشپز خونه ای
صدای کوک باعث شد بترسم داشتم جیغ میکشیدم که جلو دهنم رو گرفت
کوک:اروم جیغ بزنی همه با تفنگ اینجان گفتم گشنت میشه
اروم دستش رو برداشت
ات:ولم کن عوضی
کوک:پیشی شیطون
ات:گشنمه دزدیدی غذا بده ولی بدون نقش پقش بازی نمیکنم
کوک:برو آشپز خونه یه چی کوفت کن
ات: کجاست
کوک:بریم
ات: کوکی واسم یه چیزی درست کن
کوک:کوکی شدم چند لحظه پیش عوضی بودم
ات: لطفاً کوکی جون
کوک: باشه چی میخوری
ات:یه چیزی باشه فقط
کوک داشت آشپزی میکرد
ات
آخه چطور یه مرد میتونه موقع آشپزی اینقدر هات باشه
کوک:راحت باش نگاه کن
ات:من تورو نگاه نمیکنم
کوک:اره تو راست میگی
ات: راستی گوشیم کجاست
کوک:دست منع
ات:لابد گوشیمم نمیدی
کوک:خوبه باهوشی
ات:ایششش
بلایک بعد برو پارت بعد ❤️❤️
۸.۳k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.