صبح شد بیدار شدم مثل همیشه داداشم رفته بود سر کار رفتم خو

صبح شد بیدار شدم مثل همیشه داداشم رفته بود سر کار رفتم خونه رو تمیز کردم ک کارم تموم شد ک ی دفعه زنگ در خورد رفتم درو باز کردم دیدم هوسو بود
علامت هوسو (π)
+وایییی خدااااااا (خر ذوق)
π (خندید)
+ سری بغلش کردم بلاخره امدی
π اره اروم تر کوچولو (اقا پاریس بودن) (눈‸눈)
+ اولن اوک دوم من ب من نگو کوچولو (عصبی)
πباشه باشه
+ بیا تو
πن من باید برم کار دارم
+عه اخه چرا
πچیکار کنیم دیگه کاره فقط میخواستم بگم امشب ی پارتی ی دوستمه تو ام بیا خوش میگذره
+ ن نمیشه
πبیا دیگه لطفا
+ام باشه
π اوک پ من برم بای
+ باشه بای
رفتم نشستم دلم نمیخواست برم ولی بخاطر هوسو باید میرفتم ( هوسو و ا/ت با هم رابطه داشتن ک هو سو میره پاریس و بر میگرده)
پاشدم رفتم حمام امدم بعد سری اماده شدم لباسش گذاشتم اسلاید 1
زنگ زدم ب هوسو
πالو
+الو هوسو لوکیشن بفرس
πباشه الان میفرستم







پرش زمانی ب ت
امروز پارتی جیمین بود منم رفته بودم پیش جیمین نشسته بودم
ک اقای خود شیفته رو دیدم هوسو اقا برام عجب بود ک اون مگه پاریس نبود الان چرا اینجاست (پسرکم اقا کجاش عجیبه خب امده دیگهههه)
(اوک بزارید بگم هوسو پسر عموی ته هستش و ازش متنفره)
πاوه اوه ببین کی امده
_چطوری اقای خود شیفته
πعالی تازه میخوام دوست دخترمو بهت نشون بدم
_ ح مطمعنم اونم مثل خودته
π میبینیم






پرش زمانی ب وقتی ا/ت امد







ادامه داره