پسرکے دو سیب دࢪ دست داشٺ!
پسرکے دو سیب دࢪ دست داشٺ!
مادرش گفٺ:
پسرم
یکے از سیب هاتو بہ من میدے؟!
پسرڪ یک گاز بر این سیب زد
و گازے بہ آن سیب!
لبخند روے لبان مادر خشڪید
سیمایش داد می زد ڪہ
چقدࢪ از پسرڪش ناامید شدھ
اما پسرڪ یکے از سیب هاے
گاز زده ࢪا بہ طرف مادࢪش گرفت و گفت:
بیا مامان:)!
این یکے شیرین ترھ
مادر خشڪش زد
چہ اندیشه اے با ذهن خود کردھ بود!
مادرش گفٺ:
پسرم
یکے از سیب هاتو بہ من میدے؟!
پسرڪ یک گاز بر این سیب زد
و گازے بہ آن سیب!
لبخند روے لبان مادر خشڪید
سیمایش داد می زد ڪہ
چقدࢪ از پسرڪش ناامید شدھ
اما پسرڪ یکے از سیب هاے
گاز زده ࢪا بہ طرف مادࢪش گرفت و گفت:
بیا مامان:)!
این یکے شیرین ترھ
مادر خشڪش زد
چہ اندیشه اے با ذهن خود کردھ بود!
۵.۵k
۲۶ بهمن ۱۳۹۹