ترس از تنهایی 🤍🖤 •°Part 63°•
د.ل: ببین عزیزم وزنت خوبه فشار خونتم عالیه درکل الان شرایط جسمانی تو خوبه ولی
لیانا: ولی چی؟
د.ل: متاسفانه کنار جنین لکه خون دیده میشه
لیانا: یعنی چی؟
د.ل: ببین آروم باش این لکه خون توی بعضی از بارداریا پیش میاد ولی اگر این لکه بزرگ تر از جنین باشه خیلی خطر ناک و باید تا زمان رشد جنین مواظب بود
لیانا: دکتر تورو خدا نمیخوام بچمو از دست بدم(بغض)
د.ل: آروم باش گلم اگر مراقب باشیم هیچ اتفاقی برای بچه نمی‌افته
لیانا: باید چیکار کنم؟
د.ل: خب اول اینکه یه سری آمپول هست که تا زمان بزرگ شدن بچه هر روز دو بار باید بزنی توی ناف و نباید اصلا تحرک داشته باشی فقط روی تخت میخوابی اونم فقط به پهلو ها و وقتیم میخواستی از پهلو به پهلو دیگه بشی باید بشینی بعد بخوابی تاکید می‌کنم روبه بالا نمیخوابی کفشم فقط راحتی میپوشی لباسات باید گشاد باشه تند راه رفتنم نداریم باید حتی آروم تر از حالت عادی هم راه بری اونم کمتر از ۵ دقیقه در روز قرصاتم دو برابر میشه باید به موقع بخوابی غذاتم فقط میشه خونگی و مقوی اصلا غذای چربم نباید بخوری گوشیم زیاد نباید برداری و اینکه هیچ وسیله ای حق نداری برداری حتی سبک فهمیدی؟
لیانا: این یعنی استراحت مطلق
د.ل: یه چیزی بیشتر از مطلقه این
لیانا: اگر اینارو رعایت کنم بچم چیزیش نمیشه دیگه؟
د.ل: آره عزیزم فقط تا چهار ماهگی باید همینطوری پیش بری فهمیدی؟
لیانا: بله
لیانا دیگه بغضش شکست و شروع به گریه کردن کرد
د.ل: چرا گریه میکنی دختر؟ نینی ناراحت میشه ها مامانش گریه کنه آروم باش من قول میدم یه بچه سالم و خوشگل بهت تحویل بدم باشه؟ آروم باش خوشگل خانم
لیانا: خیلی ممنون من دیگه برم با اجازتون
د.ل: باشه عزیزم اینم نسخته ولی خودت نرو به جونگ کوک بگو بخره از این به بعد حتما با یکی بیا حالا جونگ کوک نشد یه نفر دیگه ولی تنها نیا
لیانا: چشم خدانگهدار
د.ل: خداحافظ مواظب باش
راه افتادم سمت اتاق جونگ کوک هنوزم داشتم گریه میکردم دست خودم نبودم نگران بچم بودم تازه میفهمم مادر بودن یعنی چی
کپی ممنوع ❌
لیانا: ولی چی؟
د.ل: متاسفانه کنار جنین لکه خون دیده میشه
لیانا: یعنی چی؟
د.ل: ببین آروم باش این لکه خون توی بعضی از بارداریا پیش میاد ولی اگر این لکه بزرگ تر از جنین باشه خیلی خطر ناک و باید تا زمان رشد جنین مواظب بود
لیانا: دکتر تورو خدا نمیخوام بچمو از دست بدم(بغض)
د.ل: آروم باش گلم اگر مراقب باشیم هیچ اتفاقی برای بچه نمی‌افته
لیانا: باید چیکار کنم؟
د.ل: خب اول اینکه یه سری آمپول هست که تا زمان بزرگ شدن بچه هر روز دو بار باید بزنی توی ناف و نباید اصلا تحرک داشته باشی فقط روی تخت میخوابی اونم فقط به پهلو ها و وقتیم میخواستی از پهلو به پهلو دیگه بشی باید بشینی بعد بخوابی تاکید می‌کنم روبه بالا نمیخوابی کفشم فقط راحتی میپوشی لباسات باید گشاد باشه تند راه رفتنم نداریم باید حتی آروم تر از حالت عادی هم راه بری اونم کمتر از ۵ دقیقه در روز قرصاتم دو برابر میشه باید به موقع بخوابی غذاتم فقط میشه خونگی و مقوی اصلا غذای چربم نباید بخوری گوشیم زیاد نباید برداری و اینکه هیچ وسیله ای حق نداری برداری حتی سبک فهمیدی؟
لیانا: این یعنی استراحت مطلق
د.ل: یه چیزی بیشتر از مطلقه این
لیانا: اگر اینارو رعایت کنم بچم چیزیش نمیشه دیگه؟
د.ل: آره عزیزم فقط تا چهار ماهگی باید همینطوری پیش بری فهمیدی؟
لیانا: بله
لیانا دیگه بغضش شکست و شروع به گریه کردن کرد
د.ل: چرا گریه میکنی دختر؟ نینی ناراحت میشه ها مامانش گریه کنه آروم باش من قول میدم یه بچه سالم و خوشگل بهت تحویل بدم باشه؟ آروم باش خوشگل خانم
لیانا: خیلی ممنون من دیگه برم با اجازتون
د.ل: باشه عزیزم اینم نسخته ولی خودت نرو به جونگ کوک بگو بخره از این به بعد حتما با یکی بیا حالا جونگ کوک نشد یه نفر دیگه ولی تنها نیا
لیانا: چشم خدانگهدار
د.ل: خداحافظ مواظب باش
راه افتادم سمت اتاق جونگ کوک هنوزم داشتم گریه میکردم دست خودم نبودم نگران بچم بودم تازه میفهمم مادر بودن یعنی چی
کپی ممنوع ❌
۴۳.۶k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.