Escape love Continue Part. 22
«از دید هه مین»
با دقت داشت برام کتاب و میخوند و با دقت به داشتن گوش میدادم که چشم از کتاب گرفتو به چشمام نگاه کرد که نگاهامون بهم گره خورده
ته کم کم نزدیکم شد و بوسه ای رو لبام گذاشت
سرشو بالا گرفت و تو چشمام نگاه کرد
-وقتی انقدر کیوت به حرفام گوش میدی دلم میخواد بچلونمت
با این حرفش خنده ریزی کردم
+ از این به بعد برا این کتابو بخون
- از این به بعد باهم میخونیمش انا جونم
+ انا؟؟
- اره دیگه تو شخصیت انا توی داستانی منم کریس
+ اوممم نظر بدی نیست کریس
- پاشیم بریم تو هوا داره تاریک میشه
+ یکم دیگه بمونیم
- سرما میخوری انا
+😂باشه بریم کریس
می خواستم پاشم که تهیونگ براید استایل بغلم کرد
-کریس قویه میتونه زنشو ببره این پر و اون ور
+بله بله صحیحه از بدن ورزیده کریس معلومه
- شیطونی نکن بچه به نفعت نیست
+😂😂باشه
- افرین
وارد خونه شدیم و سمت اشپز خونه رفتیم جین جالوی گاز وایستاده بود و نامجون و از پشت بهش چسبیده بود و در گوشش حرف میزد
-هیونگ من گشنمه
جین سریع برگشت و دستای نامجون و میخواست بازبکنه ولی نامجون بدون هیچ ری اکشنی همون جوری که جینو بغل کرده بود برگشت
جین که میدید تقلا کردن فایده ای نداره خیلی عادی جواب داد
جین: یه چند دقیقه دیگه امده میشه شما ظرفا رو بچینید
کوک:من میچینم
جیمین: منم میام برنج بکشم
-پس ما میریم دوش بگیرم
جیمین: میرید؟؟؟ اها یادم نبود دوست دختر دوس پسرید
کوک: به هه مین مون سخت نگیری تهیونگا😂😂
+ گمشو کارتو بکن کوکککک
ته بدون توجهی این که دارم جیغ جیغ می کنم سمت اتاق خودمون رفت و درشو باز کرد
بمالند در خماری😁😁
نظر یادتون نره امشب یه پارت دیگه هم اپ می کنم ممکنه دیر بزار اره دیگه همین دوستون دارمم💜💜
با دقت داشت برام کتاب و میخوند و با دقت به داشتن گوش میدادم که چشم از کتاب گرفتو به چشمام نگاه کرد که نگاهامون بهم گره خورده
ته کم کم نزدیکم شد و بوسه ای رو لبام گذاشت
سرشو بالا گرفت و تو چشمام نگاه کرد
-وقتی انقدر کیوت به حرفام گوش میدی دلم میخواد بچلونمت
با این حرفش خنده ریزی کردم
+ از این به بعد برا این کتابو بخون
- از این به بعد باهم میخونیمش انا جونم
+ انا؟؟
- اره دیگه تو شخصیت انا توی داستانی منم کریس
+ اوممم نظر بدی نیست کریس
- پاشیم بریم تو هوا داره تاریک میشه
+ یکم دیگه بمونیم
- سرما میخوری انا
+😂باشه بریم کریس
می خواستم پاشم که تهیونگ براید استایل بغلم کرد
-کریس قویه میتونه زنشو ببره این پر و اون ور
+بله بله صحیحه از بدن ورزیده کریس معلومه
- شیطونی نکن بچه به نفعت نیست
+😂😂باشه
- افرین
وارد خونه شدیم و سمت اشپز خونه رفتیم جین جالوی گاز وایستاده بود و نامجون و از پشت بهش چسبیده بود و در گوشش حرف میزد
-هیونگ من گشنمه
جین سریع برگشت و دستای نامجون و میخواست بازبکنه ولی نامجون بدون هیچ ری اکشنی همون جوری که جینو بغل کرده بود برگشت
جین که میدید تقلا کردن فایده ای نداره خیلی عادی جواب داد
جین: یه چند دقیقه دیگه امده میشه شما ظرفا رو بچینید
کوک:من میچینم
جیمین: منم میام برنج بکشم
-پس ما میریم دوش بگیرم
جیمین: میرید؟؟؟ اها یادم نبود دوست دختر دوس پسرید
کوک: به هه مین مون سخت نگیری تهیونگا😂😂
+ گمشو کارتو بکن کوکککک
ته بدون توجهی این که دارم جیغ جیغ می کنم سمت اتاق خودمون رفت و درشو باز کرد
بمالند در خماری😁😁
نظر یادتون نره امشب یه پارت دیگه هم اپ می کنم ممکنه دیر بزار اره دیگه همین دوستون دارمم💜💜
۲۷.۰k
۰۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.