پارت 23
ویو ا.ت
یونتان و بغل کردم خیلی بامزه بود
ته ته:بیب ...ازت ی چیزی میخوام
ا.ت:چی؟
ته ته میشه امشب بریم بار 🥺
ا.ت:ولی تهیونگ اون شب که باهات اومدم اتفاق خوبی ن افتاد
ته ته: نگران نباش جونگ سو زندان
ا.ت:😮💨باشه🙂
ته ته: واقعا 😳
ا.ت:اره
ته ته:آخ جون پس پاشو بریم صبحونه بخوریم
ا.ت:باشه ولی ساعت چنده
ته ته:12
ا.ت:اوکی
رفتم دستشویی کارای لازم و کردم اومدم پایین
ته ته:صبحونه چی میخوای
ا.ت:اجوما
اجوما:بله خانم
ا.ت:بلدی پنکیک درست کنی
اجوما:بله خانم
ا.ت:پس برام درست میکنی لطفاً
اجوما: بله خانم
ا.ت: ممنون
داشتیم صبحونه می خوردیم
ا.ت:تهیونگ
ته ته:بله (با دهن پر)
ا.ت:من لباس ندارم بعد بریم لباس بخریم
ته ته: باشه
یونتان و بغل کردم خیلی بامزه بود
ته ته:بیب ...ازت ی چیزی میخوام
ا.ت:چی؟
ته ته میشه امشب بریم بار 🥺
ا.ت:ولی تهیونگ اون شب که باهات اومدم اتفاق خوبی ن افتاد
ته ته: نگران نباش جونگ سو زندان
ا.ت:😮💨باشه🙂
ته ته: واقعا 😳
ا.ت:اره
ته ته:آخ جون پس پاشو بریم صبحونه بخوریم
ا.ت:باشه ولی ساعت چنده
ته ته:12
ا.ت:اوکی
رفتم دستشویی کارای لازم و کردم اومدم پایین
ته ته:صبحونه چی میخوای
ا.ت:اجوما
اجوما:بله خانم
ا.ت:بلدی پنکیک درست کنی
اجوما:بله خانم
ا.ت:پس برام درست میکنی لطفاً
اجوما: بله خانم
ا.ت: ممنون
داشتیم صبحونه می خوردیم
ا.ت:تهیونگ
ته ته:بله (با دهن پر)
ا.ت:من لباس ندارم بعد بریم لباس بخریم
ته ته: باشه
۲.۲k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.