فیک شوگا
فیک شوگا
پارت2
________________
خودکارمو برداشتمو شروع کردم به نوشتن:
¹- آره میخوام بکشمت پس از همین الان به فکر اینکه قراره شب و تو پارک بخوابی باش .
²- به جهنم
³- کی به کیه تو اصن این ترم منو بنداز. آخرش که ور دل خودتم.
⁴- نه خیرم اصن باهام کار نکردی تو به ۱۰۰ بار توضیح دادن سوالا که هر کدوم حل کردنشون یه ربع طول میکشه میگی کار کردن پوففف.
⁵- وحشی خودتیو هرکی که ازش بدت میاد.
کاغذ و با چسبی که داشت چسبوندم به برگه امتحان و بردم گذاشتم رو میز.
یه نیم نگاهی کرد به برگه ایی که دستم روش بود گفت
+ چته ...حلقه ت کجاس؟
آخه حلقه امو در آورده بودم قبل از اینکه بیام تو دانشگاه. حوصله شایعه هارو ندارم که بگن دختره خودشو قالب کرده به استاد.
_درآوردمش ندیدی دانشجوعع چی گف
یهو بلند داد زد :
+ ات زن منه هیچکسم حق نداره بهش چیزی بگه .
همه دهنشون باز موند.
منم که اوضاع رو خیط دیدم گفتم باید فرار کنم وگرنه بعد از کلاس میکشتم.
دوتا پا داشتم سه چهار تا هم از بقیه امانت گرفتم فلنگو بستم.
داشتم میدویدم با تمام سرعتم به سمت ایستگاه اتوبوس که به اوتوبوس برسم.
بعد از دویدن رسیدم به اتوبوس و سوارش شدم.
گوشیم زنگ خورد جواب دادم
_ جونز شوعرم
+کجا رفتی....جناب کیم من هم دلیلی نمی بینم به حرفاتون اهمیت بدم.
+ات هرجا هستی برو آرزو کن دستم بهت نرسه. که اگه برسه زنده موندنت غیر ممکنه
آب دهنمو صدا دار قورت دادمو گفتم
_ به من چه مگه من گفتم بگی زنتم خودت گفتی پسره ی خوشگل بیشور جذاب
بعد از اینکه حرفمو زدم قطع کردم.
【³ ساعت بعد】
"شوگا"
آخه من چی بگم به ات الان دردسر درست کرده برام
دختره ی دیوونه . بزار برسم خونه فق.
به کاغذش که تو دستم بود نگاهی کردم.
میخواد تو پارک بخوابم عالیه.
رسیدم خونه و در و باز کردم . با عصبانیت اسمش رو فریاد زدم:
+ات کجایی
+اتتتتتتت هرجا هستی بیا اینجا کاری به کارت ندارم بیا.
_خونه نیستم رفتم بیرون.
صداش از اتاق میومد.
رفتم سمت در اتاق و با تمام توانم دستگیره رو کشیدم ولی مگه باز میشد قفل کرده بود.
یهو یادم اومد که کلید زاپاس داشتم . سریع رفتم تو اتاق کارم. کلید و برداشتم . رفتم سمت اتاق ات کلید و انداختم و چرخوندم ولی در باز نشد. مگه میشه!!!!
خودمو کشتم زدم نصف کردم ولی در باز نشد .
پارت2
________________
خودکارمو برداشتمو شروع کردم به نوشتن:
¹- آره میخوام بکشمت پس از همین الان به فکر اینکه قراره شب و تو پارک بخوابی باش .
²- به جهنم
³- کی به کیه تو اصن این ترم منو بنداز. آخرش که ور دل خودتم.
⁴- نه خیرم اصن باهام کار نکردی تو به ۱۰۰ بار توضیح دادن سوالا که هر کدوم حل کردنشون یه ربع طول میکشه میگی کار کردن پوففف.
⁵- وحشی خودتیو هرکی که ازش بدت میاد.
کاغذ و با چسبی که داشت چسبوندم به برگه امتحان و بردم گذاشتم رو میز.
یه نیم نگاهی کرد به برگه ایی که دستم روش بود گفت
+ چته ...حلقه ت کجاس؟
آخه حلقه امو در آورده بودم قبل از اینکه بیام تو دانشگاه. حوصله شایعه هارو ندارم که بگن دختره خودشو قالب کرده به استاد.
_درآوردمش ندیدی دانشجوعع چی گف
یهو بلند داد زد :
+ ات زن منه هیچکسم حق نداره بهش چیزی بگه .
همه دهنشون باز موند.
منم که اوضاع رو خیط دیدم گفتم باید فرار کنم وگرنه بعد از کلاس میکشتم.
دوتا پا داشتم سه چهار تا هم از بقیه امانت گرفتم فلنگو بستم.
داشتم میدویدم با تمام سرعتم به سمت ایستگاه اتوبوس که به اوتوبوس برسم.
بعد از دویدن رسیدم به اتوبوس و سوارش شدم.
گوشیم زنگ خورد جواب دادم
_ جونز شوعرم
+کجا رفتی....جناب کیم من هم دلیلی نمی بینم به حرفاتون اهمیت بدم.
+ات هرجا هستی برو آرزو کن دستم بهت نرسه. که اگه برسه زنده موندنت غیر ممکنه
آب دهنمو صدا دار قورت دادمو گفتم
_ به من چه مگه من گفتم بگی زنتم خودت گفتی پسره ی خوشگل بیشور جذاب
بعد از اینکه حرفمو زدم قطع کردم.
【³ ساعت بعد】
"شوگا"
آخه من چی بگم به ات الان دردسر درست کرده برام
دختره ی دیوونه . بزار برسم خونه فق.
به کاغذش که تو دستم بود نگاهی کردم.
میخواد تو پارک بخوابم عالیه.
رسیدم خونه و در و باز کردم . با عصبانیت اسمش رو فریاد زدم:
+ات کجایی
+اتتتتتتت هرجا هستی بیا اینجا کاری به کارت ندارم بیا.
_خونه نیستم رفتم بیرون.
صداش از اتاق میومد.
رفتم سمت در اتاق و با تمام توانم دستگیره رو کشیدم ولی مگه باز میشد قفل کرده بود.
یهو یادم اومد که کلید زاپاس داشتم . سریع رفتم تو اتاق کارم. کلید و برداشتم . رفتم سمت اتاق ات کلید و انداختم و چرخوندم ولی در باز نشد. مگه میشه!!!!
خودمو کشتم زدم نصف کردم ولی در باز نشد .
۶.۳k
۰۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.