فیک: 💕 𝑴𝒚 𝒔𝒘𝒆𝒆𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 پارت: 1
فیک: 💕 𝑴𝒚 𝒔𝒘𝒆𝒆𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆
پارت: 1
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
* جین ویو *
در خاب عمیقی به سر میبردم
که متوجه لیس زدن صورتم شدم
چشمامو به سختی باز کردم
ک دیدم یونتان نشسته روم و داره صورتمو لیس میزنه
جین: ایییی بیااا برو کنار ببینممم
*یونتان پرت کرد اونور...*
ایش... تقصیره این تهیونگه
خودش زیادیه سگشم میاره
اه اه
اییی چندششش اب دهنش صورت هندساممووو چندش اورر کرددد
اییی برم بشورم...
چشمامو مالیدم و رفتم دستشویی
اب خنک به صورتم زدم
و با محکمی چن بار صورتمو با اب شستم
بعدش چشمامو باز کردم و خودمو تو اینه دیدم
جین: به به... حالا صورت هندسامم درست شد
حوله رو برداشتم و از دستشویی زدم بیرون
گوشیمو برداشتم و نگاهی به ساعت انداختم
جین: خاک بر سرر دشمنای هندسامممم
واییی ساعتتت ده شدهههه
دیرمون شددد
گوشیو گذاشتم رو میز و نگاهی به اطرافم کردم
اوضاع خیلی خیط بود
تهیونگ و کوک با کمال راحتی خابیده بودن
جین: ایششش... وای خدا خونه رو نگااا... دیشب مست کردیم ریدیم به خونه
بالشتو از کلی اشغال ک دور و برم بود برداشتم و پرت کرد به تهیونگ
سیخ سره جاش نشست
تهیونگ: یا گاد
من کجام؟ اینجا کجاس؟ من کیم؟ تو کی هسی؟
جین: عی درد...اقای کیم تهیونگ بلند شو گمشو حاضر شو
تهیونگ: چرا؟
جین: چرا و درد امروز جلسه داریم خنگوللل
ساعت ده صبه و جلسه پونزده دقیقه دیگ شروع میشه
اونوقت وضع مارو نگا
تهیونگ: ای واییی
جین: بدو برو دستشویی و حاضر شو
تهیونگ: اوک...
بعد از اینک تهیونگ فرستادم حاضر شه
یه بالشت دیگ برداشتم و پرتاپش کردم به سمت کوک
ولی بیدار نشد:/
رفتم نزدیکش و تکونش دادم
جین: یااا
کوک بلند شو دیرمون شده
کوک: هوممم
ی پنج دقیقه دیگ بخابم بیدار میشم
جین: عهه کوککک بلند شووو *با داد*
با تعجب و خابالودگی سره جاش نشست
کوک: چیشده؟
جین: بلند شو برو حاضر شو بریم شرکت
خیره سرتون امروز جلسه داریم...
کوک: چی؟ عی وای جلسممم...!
پایان پارت 1:)
برای اپلود پارت بعد 6 لایک:)
لایک و نظر فراموش نشه:) ♡
پارت: 1
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
* جین ویو *
در خاب عمیقی به سر میبردم
که متوجه لیس زدن صورتم شدم
چشمامو به سختی باز کردم
ک دیدم یونتان نشسته روم و داره صورتمو لیس میزنه
جین: ایییی بیااا برو کنار ببینممم
*یونتان پرت کرد اونور...*
ایش... تقصیره این تهیونگه
خودش زیادیه سگشم میاره
اه اه
اییی چندششش اب دهنش صورت هندساممووو چندش اورر کرددد
اییی برم بشورم...
چشمامو مالیدم و رفتم دستشویی
اب خنک به صورتم زدم
و با محکمی چن بار صورتمو با اب شستم
بعدش چشمامو باز کردم و خودمو تو اینه دیدم
جین: به به... حالا صورت هندسامم درست شد
حوله رو برداشتم و از دستشویی زدم بیرون
گوشیمو برداشتم و نگاهی به ساعت انداختم
جین: خاک بر سرر دشمنای هندسامممم
واییی ساعتتت ده شدهههه
دیرمون شددد
گوشیو گذاشتم رو میز و نگاهی به اطرافم کردم
اوضاع خیلی خیط بود
تهیونگ و کوک با کمال راحتی خابیده بودن
جین: ایششش... وای خدا خونه رو نگااا... دیشب مست کردیم ریدیم به خونه
بالشتو از کلی اشغال ک دور و برم بود برداشتم و پرت کرد به تهیونگ
سیخ سره جاش نشست
تهیونگ: یا گاد
من کجام؟ اینجا کجاس؟ من کیم؟ تو کی هسی؟
جین: عی درد...اقای کیم تهیونگ بلند شو گمشو حاضر شو
تهیونگ: چرا؟
جین: چرا و درد امروز جلسه داریم خنگوللل
ساعت ده صبه و جلسه پونزده دقیقه دیگ شروع میشه
اونوقت وضع مارو نگا
تهیونگ: ای واییی
جین: بدو برو دستشویی و حاضر شو
تهیونگ: اوک...
بعد از اینک تهیونگ فرستادم حاضر شه
یه بالشت دیگ برداشتم و پرتاپش کردم به سمت کوک
ولی بیدار نشد:/
رفتم نزدیکش و تکونش دادم
جین: یااا
کوک بلند شو دیرمون شده
کوک: هوممم
ی پنج دقیقه دیگ بخابم بیدار میشم
جین: عهه کوککک بلند شووو *با داد*
با تعجب و خابالودگی سره جاش نشست
کوک: چیشده؟
جین: بلند شو برو حاضر شو بریم شرکت
خیره سرتون امروز جلسه داریم...
کوک: چی؟ عی وای جلسممم...!
پایان پارت 1:)
برای اپلود پارت بعد 6 لایک:)
لایک و نظر فراموش نشه:) ♡
۲.۶k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.