فیک کوک (Angel) part2
وارد بیمارستان شدم و سمت اتاقش رفتم بعد ۱ هفته میخوام ببینمش دلم خیلی براش تنگ شده بود البته ۲ ماهه که دیگه نیست
۲ ماهه ک تو کماست دکترا همش میخان دستگاهارو ازش جدا کنن چون امیدی به برگشتش ندارن تنها راهش عمله و منم پول عملشو ندارم اومدم بادیگارد شدم ک پول عملشو در بیارم
به اتاقش رسیدم و وارد شدم
همین که دیدمش اشکام سرازیر شد داداش کوچولوم الان باید بخاطر اون زنه احمق رو تخت بیمارستان باشه و منم نتونم کاری کنم؟ کنار تختش نشستم و شروع کردم به حرف زدن باهاش
سلام داداشی
بدون من...هق.. بت خوش میگذره؟
نمیشد..هق.. نری..هق.. و تنهام نزازی؟
نگران..هق. نباش
پول.. هقق عملت و دارم.. هقق کم کم جور میکنم
هققق. سوهو... هققق
بابا رفته... هقق رفته پیش مامان
اون زنه افریطه شم..هقق همه پولاشو بالا کشید.. و هقق رفت (زن بابا)
سوهو من هق.. فقط تورو دارم...هقق اگه توعم نباشی.هقق.. دیگا واقعا..هقق.. واقعا تو این دنیا تنها میشم...هق..
صدای در اومد سریع اشکامو پاک کردم
کوک=۱٠ دقیقه شد نمیخای بیای؟
میا=بلند شد.........اومدم...
کوک=فضولی نباشه ولی این کیه؟
میا=ها.. عام... برادرمه... تو کماس
کوک=اوه... متاسفم
میا=اومم... ممنون...بهتره بریم دیرتون میشه
کوک رفت بیرون
باهم سمت ماشین رفتن و سوار شدن و رسیدن به خونه کوک
کوک=فردا ساعت ۲ ظهر باید اینجا باشی
میا=... بله... چشم
کوک=رو کرد به سمت راننده
توعم نمیخواد بیای با ماشین خدم میرم
راننده=ولی قرب..
کوک=گفتم با ماشین خودم میرم دیگه نگران نباش اخراجت نمیکنن
کوک=پیاده شد و رفت
راننده رفت میا عم رف خونشون دیگ
صبح روز بعد😁💔
با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم رفتم یه ابی به دست و صورتم زدم یه چیزی درست کردم و خوردم و حاضر شدم (اس دو) و از خونه زدم بیرون
اسمون ابری بود و کمی باد میومد
یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت خونه جئون جونگ کوک
پولو دادم و پیاده شدم دیشب دقت نکردم بش عمارتی بود واسه خودش
تا اومدم زنگ درو بزنم با ماشینش اومد بیرون
شیشه رو داد پایین
کوک=سوار شو (استایل کوک اس سه)
میا=میخواین من رانندگی کنم؟
کوک=اکی
پیاده شد و رفت جای کمک راننده نشست میاعم رفت نشست جای راننده و رانندگی کرد
میا=خب باید کجا بریم؟
کوک=ادرس داد
رسیدن و از ماشین پیاده شدن
از زبون میا
یه خونه بود تقریبا مث خونه جونگ کوک
نزدیک شدیم زنگ درو زد و در باز شد
میا=اقای جئون
کوک=داشت میرفت تو ک برگشت
کوک=هوم؟
میا=اینجا کجاست؟
کوک=خونه دوستمه
میا=قابل اعتماده؟
کوک=اره
میا=میتونین بمونین اینجا؟
کوک=اره
میاا=پس من میتونم یه ساعتی برم و برگردم؟
کوک=این همه سوال پرسیدی واسه همین؟
کوک=خب اره برو
میا=تعظیم کرد
ممنونم
دیدین چه بچه خوبیم جای حساس کات نکردم😁🤝
۲ ماهه ک تو کماست دکترا همش میخان دستگاهارو ازش جدا کنن چون امیدی به برگشتش ندارن تنها راهش عمله و منم پول عملشو ندارم اومدم بادیگارد شدم ک پول عملشو در بیارم
به اتاقش رسیدم و وارد شدم
همین که دیدمش اشکام سرازیر شد داداش کوچولوم الان باید بخاطر اون زنه احمق رو تخت بیمارستان باشه و منم نتونم کاری کنم؟ کنار تختش نشستم و شروع کردم به حرف زدن باهاش
سلام داداشی
بدون من...هق.. بت خوش میگذره؟
نمیشد..هق.. نری..هق.. و تنهام نزازی؟
نگران..هق. نباش
پول.. هقق عملت و دارم.. هقق کم کم جور میکنم
هققق. سوهو... هققق
بابا رفته... هقق رفته پیش مامان
اون زنه افریطه شم..هقق همه پولاشو بالا کشید.. و هقق رفت (زن بابا)
سوهو من هق.. فقط تورو دارم...هقق اگه توعم نباشی.هقق.. دیگا واقعا..هقق.. واقعا تو این دنیا تنها میشم...هق..
صدای در اومد سریع اشکامو پاک کردم
کوک=۱٠ دقیقه شد نمیخای بیای؟
میا=بلند شد.........اومدم...
کوک=فضولی نباشه ولی این کیه؟
میا=ها.. عام... برادرمه... تو کماس
کوک=اوه... متاسفم
میا=اومم... ممنون...بهتره بریم دیرتون میشه
کوک رفت بیرون
باهم سمت ماشین رفتن و سوار شدن و رسیدن به خونه کوک
کوک=فردا ساعت ۲ ظهر باید اینجا باشی
میا=... بله... چشم
کوک=رو کرد به سمت راننده
توعم نمیخواد بیای با ماشین خدم میرم
راننده=ولی قرب..
کوک=گفتم با ماشین خودم میرم دیگه نگران نباش اخراجت نمیکنن
کوک=پیاده شد و رفت
راننده رفت میا عم رف خونشون دیگ
صبح روز بعد😁💔
با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم رفتم یه ابی به دست و صورتم زدم یه چیزی درست کردم و خوردم و حاضر شدم (اس دو) و از خونه زدم بیرون
اسمون ابری بود و کمی باد میومد
یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت خونه جئون جونگ کوک
پولو دادم و پیاده شدم دیشب دقت نکردم بش عمارتی بود واسه خودش
تا اومدم زنگ درو بزنم با ماشینش اومد بیرون
شیشه رو داد پایین
کوک=سوار شو (استایل کوک اس سه)
میا=میخواین من رانندگی کنم؟
کوک=اکی
پیاده شد و رفت جای کمک راننده نشست میاعم رفت نشست جای راننده و رانندگی کرد
میا=خب باید کجا بریم؟
کوک=ادرس داد
رسیدن و از ماشین پیاده شدن
از زبون میا
یه خونه بود تقریبا مث خونه جونگ کوک
نزدیک شدیم زنگ درو زد و در باز شد
میا=اقای جئون
کوک=داشت میرفت تو ک برگشت
کوک=هوم؟
میا=اینجا کجاست؟
کوک=خونه دوستمه
میا=قابل اعتماده؟
کوک=اره
میا=میتونین بمونین اینجا؟
کوک=اره
میاا=پس من میتونم یه ساعتی برم و برگردم؟
کوک=این همه سوال پرسیدی واسه همین؟
کوک=خب اره برو
میا=تعظیم کرد
ممنونم
دیدین چه بچه خوبیم جای حساس کات نکردم😁🤝
۴.۶k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.