پارت ۵
پارت ۵
رقتیم سمت لباس راحتی یه ۷ تا دست برداشتم جیمین هم همش نظر میاد
رفتیم سمت کفش خرید کردیم و رفتیم سمت لوازم آرایشی اون هم خریدم
جیمین : برو برای خودت لباس زیر بخر اینم کارت
نایون : باشه
جیمین : به فکر فرار کردن نباشی ها
نایون : نیستم
جیمین : آفرین
رفتم سمت لباس زیرا خرید کردم رفتم سمت جیمین.
جیمین : تموم شد
نایون : اره
جیمین : بریم سمت ماشین
نایون : میشه من برم دستشویی
جیمین : برو زود بیا
رفتم سمت دستشویی کارم رو انجام دادم امدم بیرون که یکی از. پشت دستمال گذاشت روی دهنم و بی هوش شدم
از زبان جیمین
رفتم سمت دستشویی دیدم که یکی نایون رو گرفته خیلی عصبانی شدم به بادیگاردها گفتم بیاین تا بگیرنش رفتم سمت نایون دیدم بی هوش شده بغلش کردم و بردم خونه
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم دیدم کسی کنارم نیست توی خونه جیمین بودم الان یادم آمد یکی منو میخواست…..
رفتم پایین دیدم که جیمین داره مشروب میخوره ( بخاطره نایون بود )
رقتیم سمت لباس راحتی یه ۷ تا دست برداشتم جیمین هم همش نظر میاد
رفتیم سمت کفش خرید کردیم و رفتیم سمت لوازم آرایشی اون هم خریدم
جیمین : برو برای خودت لباس زیر بخر اینم کارت
نایون : باشه
جیمین : به فکر فرار کردن نباشی ها
نایون : نیستم
جیمین : آفرین
رفتم سمت لباس زیرا خرید کردم رفتم سمت جیمین.
جیمین : تموم شد
نایون : اره
جیمین : بریم سمت ماشین
نایون : میشه من برم دستشویی
جیمین : برو زود بیا
رفتم سمت دستشویی کارم رو انجام دادم امدم بیرون که یکی از. پشت دستمال گذاشت روی دهنم و بی هوش شدم
از زبان جیمین
رفتم سمت دستشویی دیدم که یکی نایون رو گرفته خیلی عصبانی شدم به بادیگاردها گفتم بیاین تا بگیرنش رفتم سمت نایون دیدم بی هوش شده بغلش کردم و بردم خونه
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم دیدم کسی کنارم نیست توی خونه جیمین بودم الان یادم آمد یکی منو میخواست…..
رفتم پایین دیدم که جیمین داره مشروب میخوره ( بخاطره نایون بود )
۱۸.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.