ادامه ی ویو تهیونگ.
ادامه ی ویو تهیونگ.
مثل همیشه خوشگل شده بود اومد سمتم و یه تعظیم کرد. دلم میخواست بغلش کنم و بگم عاشقشم ولی نمیشد.
ا.ت . شاهزاده کیم از ملاقات دوباره ی شما وافعا خوشحالم (اروم
تهیونگ. البته شاهدخت پارک من هم از ملاقات دوباره ی شما خوشحالم. اگر پدرتون تمایل داشته باشند. فردا هم پیش ما بمونید (خوشحال
پدر ا.ت .البته اگر مزاحمتی ایجاد نمیکنیم.
خلاصه میکنم بعد از مراسم تاج گذاری و شام، تهیونگ پیش مادرش رفت و بهش گفت که ا.ت رو دوست داره مادرش هم بهش گفت که امشب باید بره پیش ا.ت و بهش بگه که دوسش داره.
تقریبا نیمه شب بود که تهیونگ...
مثل همیشه خوشگل شده بود اومد سمتم و یه تعظیم کرد. دلم میخواست بغلش کنم و بگم عاشقشم ولی نمیشد.
ا.ت . شاهزاده کیم از ملاقات دوباره ی شما وافعا خوشحالم (اروم
تهیونگ. البته شاهدخت پارک من هم از ملاقات دوباره ی شما خوشحالم. اگر پدرتون تمایل داشته باشند. فردا هم پیش ما بمونید (خوشحال
پدر ا.ت .البته اگر مزاحمتی ایجاد نمیکنیم.
خلاصه میکنم بعد از مراسم تاج گذاری و شام، تهیونگ پیش مادرش رفت و بهش گفت که ا.ت رو دوست داره مادرش هم بهش گفت که امشب باید بره پیش ا.ت و بهش بگه که دوسش داره.
تقریبا نیمه شب بود که تهیونگ...
۳.۲k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.