Part (3)
Part (3)
فلیکس رو به دیوار چسبوند و بهش اخطار داد که حواسش رو جمع کنه وگرنه اون دوستش رو زنده نمیزاره (منظورش جونگینه)
فلیکس که از این اخطار هیونجین ترسیده بود با صدای لرزون گفت
+ با..شه چش..م
هیونجین از دستشویی خارج شد و لینو رو به فلیکس گفت
= بهتره به اخطارش گوش بدی وگرنه جدی جدی بد میبینی اون با کسی شوخی نداره وقتی حرفی رو بزنه پای حرفش میمونه
+ باشه مرسی که اینو گفتی ببین لینو من حس میکنم تو مثل اونا قلدر نیستی لینو جواب داد
= داری اشتباه میکنی جوجه کوچولو من فقط دلم برای تو و دوستت سوخت
بعد هم به دنبال هیونجین رفت.
_ کجا بودی لینو دیر کردی ؟
= ها چیزه رفته بودم دستشویی .
زنگ آخر مدرسه خورد و بچه ها به طرف خونه هاشون حرکت کردن فلیکس همراه جونگین رفت که برسونم خونشون ترسید که هیونجین بلایی به سرش بیاره وقتی جونگین رو رسوند به طرف خونشون حرکت کرد که ...
فلیکس رو به دیوار چسبوند و بهش اخطار داد که حواسش رو جمع کنه وگرنه اون دوستش رو زنده نمیزاره (منظورش جونگینه)
فلیکس که از این اخطار هیونجین ترسیده بود با صدای لرزون گفت
+ با..شه چش..م
هیونجین از دستشویی خارج شد و لینو رو به فلیکس گفت
= بهتره به اخطارش گوش بدی وگرنه جدی جدی بد میبینی اون با کسی شوخی نداره وقتی حرفی رو بزنه پای حرفش میمونه
+ باشه مرسی که اینو گفتی ببین لینو من حس میکنم تو مثل اونا قلدر نیستی لینو جواب داد
= داری اشتباه میکنی جوجه کوچولو من فقط دلم برای تو و دوستت سوخت
بعد هم به دنبال هیونجین رفت.
_ کجا بودی لینو دیر کردی ؟
= ها چیزه رفته بودم دستشویی .
زنگ آخر مدرسه خورد و بچه ها به طرف خونه هاشون حرکت کردن فلیکس همراه جونگین رفت که برسونم خونشون ترسید که هیونجین بلایی به سرش بیاره وقتی جونگین رو رسوند به طرف خونشون حرکت کرد که ...
۸۷۵
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.