پارت 19
لیا: وایی سلام تهیونگ فکر نمی کردم اینجا ببینمت
کوک: من هم اینجا هستما
لیا : سلام کوک چطوری
کوک : به خوبیت لیدی
تهیونگ: سلام علاقه ای نداشتم بیام واسه یه قرار کاری اینجام
لیا : آها پس نظرت چیه قبل قرارت یکم با هم خوشبگذرونیم
خواست بهم نزدیک شه که بد نگاهش کردم که از ترس خشک شد
تهیونگ : علاقه ای ندارم ممنون
لیا: ب باشه پس من میرم
کوک: اون یه هرزه کامله
تهیونگ: به باباش رفته
کوک:حق گفتی
تهیونگ: این چرا
هنوز حرفم تموم نشده بود که یکی پرید داخل حرفم
اینسونگ : سلام بابت تاخیرم متأسفم من اینسونگ هستم
تهیونگ : اشکالی نداره بهتره زود تر به قرارداد برسیم من علاقه ای ندارم داخل این مکان شلوغ باشم
اینسونگ : بله حتما
باهام دست نداد حتما میدونه که من با کسی دست نمیدم پس منو میشناسه
اینسونگ: بفرمایید از این طرف
با هم به سمت اتاق معامله رفتیم
تهیونگ : خب میشنوم
اینسونگ:
لایک و کامنت یادتون نره 😊💜
کوک: من هم اینجا هستما
لیا : سلام کوک چطوری
کوک : به خوبیت لیدی
تهیونگ: سلام علاقه ای نداشتم بیام واسه یه قرار کاری اینجام
لیا : آها پس نظرت چیه قبل قرارت یکم با هم خوشبگذرونیم
خواست بهم نزدیک شه که بد نگاهش کردم که از ترس خشک شد
تهیونگ : علاقه ای ندارم ممنون
لیا: ب باشه پس من میرم
کوک: اون یه هرزه کامله
تهیونگ: به باباش رفته
کوک:حق گفتی
تهیونگ: این چرا
هنوز حرفم تموم نشده بود که یکی پرید داخل حرفم
اینسونگ : سلام بابت تاخیرم متأسفم من اینسونگ هستم
تهیونگ : اشکالی نداره بهتره زود تر به قرارداد برسیم من علاقه ای ندارم داخل این مکان شلوغ باشم
اینسونگ : بله حتما
باهام دست نداد حتما میدونه که من با کسی دست نمیدم پس منو میشناسه
اینسونگ: بفرمایید از این طرف
با هم به سمت اتاق معامله رفتیم
تهیونگ : خب میشنوم
اینسونگ:
لایک و کامنت یادتون نره 😊💜
۶۵.۱k
۰۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.