معرفی معرفت شناسی یکی از شاخه های فلسفه
معرفتشناسی یا شناختشناسی (به انگلیسی: Epistemology)، شاخهای از فلسفه است که به بررسی معرفت (یا شناخت) و باور موجه میپردازد. مسایل اصلی معرفتشناسی، وقتی ناظر به بررسی معرفت است، از این قرارند:
شرایط لازم و کافی معرفت کدامند؟ آیا معرفتْ باورِ صادقِ موجه است، یا باور صادقی است که معلول صادقساز آن باور است، یا باور صادقی است که هیچ واقعیتی آن را نقض نکند؟
چه منابعی میتوانند معرفتبخش باشند؟ یعنی کدام یک از اینها و تحت چه شرایطی میتوانند برسازندهٔ معرفت باشند: تجربهٔ حسی، یادآوری، دروننگری، گواهی، شهودِ عقلی، تجربهٔ دینی؟
معرفت چه ساختاری دارد؟ آیا معرفت ساختاری هرمی دارد، یعنی سلسلهٔ معرفتهای استنتاجی به معرفتهایی میرسند که معرفت بودنشان از معرفتی دیگر اخذ نشدهاست؟ آیا معرفت ساختاری شبکهای دارد، یعنی معرفت بودن هر باوری منوط به معرفت بودن باورهای دیگری است؟
محدودهٔ معرفت چیست؟ آیا برهانهای شکگرایانه میتوانند نشان دهند که دربارهٔ هیچ موضوعی، یا دربارهٔ برخی موضوعها، چون اشیاء فیزیکیِ جهان خارج، نمیتوان معرفت داشت؟
مسایل اصلی معرفتشناسی، وقتی ناظر به بررسی توجیه است، از این قرارند:
از مفهوم توجیه معرفتی چه مراد میکنیم؟ آیا موجه بودن به ایفای تکالیف معرفتی مربوط است یا به صدقرسان بودن؟
چه چیزی باعث میشود باوری موجه شود؟ دارای شواهد بودن یا محصول فرایند باورساز قابل اعتماد بودن؟
۳- آیا توجیه امری است درونی یا بیرونی؟ یعنی آیا اگر دو شخص از نظر امور درونی، یا اموری که در دسترس شناختیشان است، مانند هم باشند، باورهای موجه یکسانی دارند؟[۱]
شرایط لازم و کافی معرفت کدامند؟ آیا معرفتْ باورِ صادقِ موجه است، یا باور صادقی است که معلول صادقساز آن باور است، یا باور صادقی است که هیچ واقعیتی آن را نقض نکند؟
چه منابعی میتوانند معرفتبخش باشند؟ یعنی کدام یک از اینها و تحت چه شرایطی میتوانند برسازندهٔ معرفت باشند: تجربهٔ حسی، یادآوری، دروننگری، گواهی، شهودِ عقلی، تجربهٔ دینی؟
معرفت چه ساختاری دارد؟ آیا معرفت ساختاری هرمی دارد، یعنی سلسلهٔ معرفتهای استنتاجی به معرفتهایی میرسند که معرفت بودنشان از معرفتی دیگر اخذ نشدهاست؟ آیا معرفت ساختاری شبکهای دارد، یعنی معرفت بودن هر باوری منوط به معرفت بودن باورهای دیگری است؟
محدودهٔ معرفت چیست؟ آیا برهانهای شکگرایانه میتوانند نشان دهند که دربارهٔ هیچ موضوعی، یا دربارهٔ برخی موضوعها، چون اشیاء فیزیکیِ جهان خارج، نمیتوان معرفت داشت؟
مسایل اصلی معرفتشناسی، وقتی ناظر به بررسی توجیه است، از این قرارند:
از مفهوم توجیه معرفتی چه مراد میکنیم؟ آیا موجه بودن به ایفای تکالیف معرفتی مربوط است یا به صدقرسان بودن؟
چه چیزی باعث میشود باوری موجه شود؟ دارای شواهد بودن یا محصول فرایند باورساز قابل اعتماد بودن؟
۳- آیا توجیه امری است درونی یا بیرونی؟ یعنی آیا اگر دو شخص از نظر امور درونی، یا اموری که در دسترس شناختیشان است، مانند هم باشند، باورهای موجه یکسانی دارند؟[۱]
۴.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.