مافیا جذااااب مغرور p:49

خوندم دقت کردم دیدم بد جایی خماری گذاشتم از این به بعد اینطوری خوبه؟ 😂😂😈
خب بریممممممممم



ات ویو :
فهمیدم چه گندی زدم حالا چه جوری جمعش کنم خدااااااااااا
کوک : که پسر خاله ته روت هم کراشه و اومده اینجا *اعصبانی رگ ش زده بیرون بچم ( کیا اسمات میخوان ؟؟ میبینم هیچ کس نمیخواد پس اسمات نمیشه 😂 )
ات : ک.کو.کوک نگا اونجوری فکر میکنی نیست
کوک: پس چجوریه؟
ات : ن.نگا اون درسته دوستم داره از بچگی
که نزاشت آدمه حرفم بزنم و گفت
کوک : از بچگی هم دوست داشته جالبه بگو می‌شنوم *خنده اعصبی آخرش و اولش یکم داد و اعصبانی
ات : ولی من دوسش ندارم الان
کوک : اها پس قبله دوسش داشتی ؟ مگه نه ؟ چون میگی الان
ات : نه هیچ وقت دوسش نداشتم کوکی
کوک : ولی تنبیه ت سر جاشه
ات : کدوم تنبیه ؟
کوک : میفهمی
ات : دلت میاد *کیوت
کوک : هعییی ببینم چی میشه
کوک : ولی الان تنبیه داریااااا واسه الان
ات : چی
که کوک سرشو آورد لب مبارکش را روی لب ات گوذاشت و به مدت ۲۰ مین بوسید
) پرش زمانی به امشب کوک ات )
ات ویو :
قرار شد که کوک بلیط بگیره
ات : کوکی بلیط گرفتی ؟
کوک : دارم میگیرم چندتا ؟
ات : هفتا





۱۶۰ تایی شیم
۲۰ لایک
اگه گشادی رو کنار گذاشتم شاید یه پارت دیگه بزارم و البت میدونم کمه چیزی نمیاد ذهنم بنویسم