عشق ناخواسته Part. 31
از زبان دایون
بعدش هوسوک. منو رسوند به خونمون وقتی رسیدم خونه ساعت شیش بود منم از اونجایی که اماده شدنم زیاد طول نمی کشه خیلی ریلکس داشتم فیلمم رو نگاه می کردم
بلاخره فیلمم تموم شد دیدم ساعت هفته پس رفتم یه تیپ مثل همیشه زدم
(اسلاید دوم)
و بعدش یه ارایش خیلی ملایم کردم و و رفتم پایین
و قتی رفتم دیدم هوسوک. منتظرم هست و برای همین بدون هیچ مکسی سوار ماشین شدم
دایون ـ چی شده مارو مهمون کردی
هوسوک ـ یلام ممون منم خوبم
ها بعد از این همه کمکی که تو به من کردی حقت نیسن یه شام مهمونت کنم
دایون ـ اولن ببخشید یادم رفت
دومن راست می گی حق با توعه
هوسوک ـ پس لطفا ساکت شو که الا می خوام حرمت کنم البته اگه شما اجازه بدین
دایون ـ خیلی بیشعوری باشه برو من که حرفی نزدم الکی بزرگش می کمی
و بعدس به سمت رستوران حرکت کردن
بعدش هوسوک. منو رسوند به خونمون وقتی رسیدم خونه ساعت شیش بود منم از اونجایی که اماده شدنم زیاد طول نمی کشه خیلی ریلکس داشتم فیلمم رو نگاه می کردم
بلاخره فیلمم تموم شد دیدم ساعت هفته پس رفتم یه تیپ مثل همیشه زدم
(اسلاید دوم)
و بعدش یه ارایش خیلی ملایم کردم و و رفتم پایین
و قتی رفتم دیدم هوسوک. منتظرم هست و برای همین بدون هیچ مکسی سوار ماشین شدم
دایون ـ چی شده مارو مهمون کردی
هوسوک ـ یلام ممون منم خوبم
ها بعد از این همه کمکی که تو به من کردی حقت نیسن یه شام مهمونت کنم
دایون ـ اولن ببخشید یادم رفت
دومن راست می گی حق با توعه
هوسوک ـ پس لطفا ساکت شو که الا می خوام حرمت کنم البته اگه شما اجازه بدین
دایون ـ خیلی بیشعوری باشه برو من که حرفی نزدم الکی بزرگش می کمی
و بعدس به سمت رستوران حرکت کردن
۷.۷k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.