سناریو درخواستی
سناریو درخواستی
وقتی داری لباس عوض میکنی و میان تو
نامجون:عا...ببخشیدا ولی باید درو میبستی!
ا/ت:...
نامجون:...
ا/ت:احیانا رفع زحمت نمیکنی!؟
نامجون:ها؟ اها! ببخشید...ببخشیییید!
جین:...
ا/ت:...
جین:...
ا/ت:خب؟
جین:خب که چی؟
ا/ت:نمیخوای بری بیرون؟
جین: باید برم؟
ا/ت:نباید بری؟
جین:...شاید حق با تو باشه
یونگی:اع ببخ....اوفففففف چه بدنی داری دلم میخواد همین الان...
ا/ت:یونگی برو بیرونننننننن(کیوت و یه کوچولو داد)
یونگی: باشه بابا رفتم ولی هواست به امشب باشه
جیهوپ:(جیغغغغغغغغغ)
ا/ت:(جیغغغغغغغغ)
جیهوپ:(عرررررررر)
ا/ت:(عرررررررررر) برو بیرونننننننننننن
جیهوپ:(ترسیده و حنجره ش دوباره جر خورد 😁) رفتممم رفتممممم رفتمممممممم
جیمین:(خیلی به اعتنا به تو میاد تو و کارشو انجام میده)
ا/ت:یا... جیمین!
جیمین:چیه؟ خیلی مسخره نیست وقتی من لختتو دیدم موقع لباس عوض کردن در اتاقو ببندی؟من که کل بدنتو دیدم
تهیونگ:او مای گاد...لیتل گرل وقت خالی داری؟
ا/ت:نه ندارمممم اصلا به به همون چیزی که داری بهش فکر میکنی فکر نکن که نیام فکرت کنم (یکم داد)«چی گفتم😁»
تهیونگ: خب چه کاریه الان خالیش میکنیم
جونگ کوک:(سریع دید میزنه و ریز میخنده) راحت باش...من که چیزی ندیدم
ا/ت: جونگ کوکییییییی(عصبی کیوت)
من میدونم تو تا منو دید نزنی از اتاق نمیری بیرون... پس الان دیدی(خیلی کیوت)
🍭امید وارم ازین سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
وقتی داری لباس عوض میکنی و میان تو
نامجون:عا...ببخشیدا ولی باید درو میبستی!
ا/ت:...
نامجون:...
ا/ت:احیانا رفع زحمت نمیکنی!؟
نامجون:ها؟ اها! ببخشید...ببخشیییید!
جین:...
ا/ت:...
جین:...
ا/ت:خب؟
جین:خب که چی؟
ا/ت:نمیخوای بری بیرون؟
جین: باید برم؟
ا/ت:نباید بری؟
جین:...شاید حق با تو باشه
یونگی:اع ببخ....اوفففففف چه بدنی داری دلم میخواد همین الان...
ا/ت:یونگی برو بیرونننننننن(کیوت و یه کوچولو داد)
یونگی: باشه بابا رفتم ولی هواست به امشب باشه
جیهوپ:(جیغغغغغغغغغ)
ا/ت:(جیغغغغغغغغ)
جیهوپ:(عرررررررر)
ا/ت:(عرررررررررر) برو بیرونننننننننننن
جیهوپ:(ترسیده و حنجره ش دوباره جر خورد 😁) رفتممم رفتممممم رفتمممممممم
جیمین:(خیلی به اعتنا به تو میاد تو و کارشو انجام میده)
ا/ت:یا... جیمین!
جیمین:چیه؟ خیلی مسخره نیست وقتی من لختتو دیدم موقع لباس عوض کردن در اتاقو ببندی؟من که کل بدنتو دیدم
تهیونگ:او مای گاد...لیتل گرل وقت خالی داری؟
ا/ت:نه ندارمممم اصلا به به همون چیزی که داری بهش فکر میکنی فکر نکن که نیام فکرت کنم (یکم داد)«چی گفتم😁»
تهیونگ: خب چه کاریه الان خالیش میکنیم
جونگ کوک:(سریع دید میزنه و ریز میخنده) راحت باش...من که چیزی ندیدم
ا/ت: جونگ کوکییییییی(عصبی کیوت)
من میدونم تو تا منو دید نزنی از اتاق نمیری بیرون... پس الان دیدی(خیلی کیوت)
🍭امید وارم ازین سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
۱۰.۳k
۰۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.