فیک یونبین
نام فیک:ᥣ᥆᥎ᥱ/һᥲ𝗍ᥱ
نام. نویسنده:*هاکو*
کاپل اصلی:سوبین_یونجون
کاپل فرعی:تهیون_بومگیو
تابع قوانین جمهوری اسلامی.تابع قوانین ویسگون
⍴ᥲr𝗍=4
یونجون عین همیشه یه لبخند زد و از اتاق رفت بیرون و.
تهیون:
بنظرم سوبین ادم خونگرمیه
بومگیو:
با ما اینطوریه ولی با یونجون مشکل نامو00سی داره
کای:
چرا؟
یونجون:
هعی کاش من میدونستم وای خیلی چهرش اشناعه
تهیون:
عه عشق در نگاه اول نشد پس
و بومگیو و کای زدن زیر خنده و
سوبین از اتاق میاد و
سوبین:
فردا فیلمبرداری چیه؟
بومگیو:
درمورد خودمونه و باید نشون بدیم تو خونه چطوری رفتار میکنیم باهم.
تهیون:
حتی اگه مشکلی هم باشه نباید نشون بدیم. و تقریبا تو هرماه 2 بار انجام میدیم این فیلم رو
کای:
سوبین با یونجون مشکل داری؟
سوبین:
نه چطور؟
کای:
اخه سرد برخورد میکنی باهاش
سوبین:
نه اینطور نیست عادی برخورد میکنم
بومگیو:
راستی یه اتاق دنس داریم هرموقع وقتت خالی بود میتونی ازش استفاده کنی
سوبین:
عالیه.
تهیون:
سوبین غذای امروز با توعه
سوبین:
باشه میرم لباسام و عوض کنم و بیام
یونجون برای اینکه حرص سوبین و دربیاره:
عاخ خیلی گشنمه یکم عجله کن من گشنمه
و تهیون ک قصد کار یونجون و میدونست زد روس پای یونجون و
یونجون:
اخخخخ شکمم(بجای پام از شکم استفاده کرد)
سوبین:
گشنته؟میتونی پاشی به چیزی برا خودت درست کنی من برای ت عجله نمیکنم و
راهی اتاق شد.
یونجون:
خدایی نمیشه فهمید چرا بام بد حرف میزنه هعی گناه دارم... ولی اون خیلی بدجنسه ایششش
نام. نویسنده:*هاکو*
کاپل اصلی:سوبین_یونجون
کاپل فرعی:تهیون_بومگیو
تابع قوانین جمهوری اسلامی.تابع قوانین ویسگون
⍴ᥲr𝗍=4
یونجون عین همیشه یه لبخند زد و از اتاق رفت بیرون و.
تهیون:
بنظرم سوبین ادم خونگرمیه
بومگیو:
با ما اینطوریه ولی با یونجون مشکل نامو00سی داره
کای:
چرا؟
یونجون:
هعی کاش من میدونستم وای خیلی چهرش اشناعه
تهیون:
عه عشق در نگاه اول نشد پس
و بومگیو و کای زدن زیر خنده و
سوبین از اتاق میاد و
سوبین:
فردا فیلمبرداری چیه؟
بومگیو:
درمورد خودمونه و باید نشون بدیم تو خونه چطوری رفتار میکنیم باهم.
تهیون:
حتی اگه مشکلی هم باشه نباید نشون بدیم. و تقریبا تو هرماه 2 بار انجام میدیم این فیلم رو
کای:
سوبین با یونجون مشکل داری؟
سوبین:
نه چطور؟
کای:
اخه سرد برخورد میکنی باهاش
سوبین:
نه اینطور نیست عادی برخورد میکنم
بومگیو:
راستی یه اتاق دنس داریم هرموقع وقتت خالی بود میتونی ازش استفاده کنی
سوبین:
عالیه.
تهیون:
سوبین غذای امروز با توعه
سوبین:
باشه میرم لباسام و عوض کنم و بیام
یونجون برای اینکه حرص سوبین و دربیاره:
عاخ خیلی گشنمه یکم عجله کن من گشنمه
و تهیون ک قصد کار یونجون و میدونست زد روس پای یونجون و
یونجون:
اخخخخ شکمم(بجای پام از شکم استفاده کرد)
سوبین:
گشنته؟میتونی پاشی به چیزی برا خودت درست کنی من برای ت عجله نمیکنم و
راهی اتاق شد.
یونجون:
خدایی نمیشه فهمید چرا بام بد حرف میزنه هعی گناه دارم... ولی اون خیلی بدجنسه ایششش
۸.۴k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.