پارت ۱۰✙باید خوب باشی ✙فیک یونگی ✙
(حرفهای یونگی با &، تصوراتش با _ ، حرفهای ا/ت با @،و تصوراتش با + نمایش داده میشن، نویسنده و راوی هم ()، ارشد ا/ت $، رئیس کمپانی یونگی #)@واعایییی دل تو دلم نیس، دوس دارم زودتر ماموریتم شروع بشه، ولی بیشتر کنجکاوم بدونم ماموریتم چیهههه...... خوب دیگه، به اندازه کافی دور دور زدم، بهتره برگردم، فک کنم تاحالا ماموریتم مشخص شده باشه، بزن بریم..... (فقط با یه پلک زدن خودشو یه جای دیگه میبینه، دوباره تو دنیای دیگه، پیش ارشدش) @سلاااام $واعایییییی جز جیگر بگیری، سکته زدم! هزار بار بهت گفتم وقتی تلپورت میکنی یه سی چهل متر دور از من ظاهر شو بعد بیا، نه اینکه دم گوش من ظاهر شی/: (تلپورت = منتقل شدن از جایی به جای دیگر، بدون طی کردن مسیر ! /:) @ببخشید،آخه هنوز خیلی دستم نیومده این تلپورت چطوری کار میکنه(": ارشد، همین الان از زمین برگشتم، یه دور آدما رو دیدم، دلم میخواد هرچه زودتر ماموریتم شروع بشه $خوب، به موقع اومدی، ماموریتت همین الان رسید، باید بازش کنی، بعدش من با توجه به اینکه ماموریت چیه بهت یسری نکته مهم میگم @م.مثلا؟؟ $حالا تو فعلا اصلا ببین چیه ماموریت، بعد دربارش حرف میزنیم @بله همین الان (ارشد از یه کتابخونه بی انتها، یه طومار میاره بیرون و اسم روش رو چک میکنه، بعد اینکه مطمئن میشه اون برای ا/ت هست، اون رو بدون اینکه باز کنه تحویل ا/ت میده) @وااااو چقد بسته بندیش خوشگله @_@$وا/: بازش کن بجا اینکارا، به چه چیزایی توجه میکنی/:
۱۵.۶k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.