پارت ۲۸ : حاکمان جهنم
علی : ا.ت جون این چایی که واسه ما آوردی ها یکم پرنگه عوضش میکنی
امیر : نه آجی احتیاجی نیست بعدشم آقا علی شما قبل این که ا.ت چایی بیاره مگه نگفتی کمرنگ میخوام نکنه میخوای چای رنگه شاش بز بخوری هان
علی :خب
امیر : خیله خب دیگه حرفی نمیمونه
حشمت : حالا شما هفتا جوون حرفه تون چیه
جین با آرامشی که توی صداش بود و هر شنونده ای رو به خودش منعکس میکرد شروع کرد به صحبت کردن : راستش ما ها هرکدوممون یه بیمارستان یه کارخونه و یه شرکت مشارکتی داریم
کارخونه هامون انواع وسایل لباس و غدای مورد نیاز مردم رو با بهترین، کیفیت درست میکنه و در سریع ترین زمان ممکن و کمترین قیمت که همه بودن از اون محصول برخوردار بشن به دست فروشنده ها میرسه
شرکت مشارکتی مون هم بزرگترین شرکت و تولید کننده ی پارچه ها ی با کیفیت در کره ی جنوبی هست
حشمت: ماشاالله آفرین چقدر خوب شما یه شرکت داروسازی نمیشناسید
شوگا : ما یه شرکت داریم که داره داروهای شیمیایی میسازه ولی داروهای شیمیایی درد رو خوب میکنن و چند درد دیگه به جاش به وحود میارن برخی از داروها باعث کما سکته های مغزی و قلبی میشن باعث از کار افتادن کلیه و کبد میشن باعث میشن توی گوارش انسان مشکل پیش بیاد مثلا اونیک ه نعدش درد میکنه اگه قرص معده بخوره کلیهه هاش از کار مافته یه سری قرص قلب هست باعث خونریزی داخلی میشه مثلا اسهال خونی چیز نگران کننده ای هست ولی بیشترش بر میگرده به عفونت های بدن و بدن باید با داروهای گیاهی پاکسازی بشه پس سعی کردیم با چیزهای عادی که مردم میخورن درمانشان کنیم
توی کره کوهستان و گیاه های زیادی وجود داره ما با استفاده از گیاه هایی که خاصیت درمانی دارند قرص شربت. و معجون درست کردیم داروهای گیاهی درد رو ریشه کن میکنن و هر کدومشون بر چند بیماری مفیدند
پس ما سعی کردیم حالا که همه میتونن بخرن و گیاهان قیمت پایینی دارن و مردم به راحتی میتونن دستوری که ت،وی جعبه هست کلی بیماری رو خوب کنن داروهای گیاهی بسازیم و انسان ها رو بر اساس مزاجشون درمان کنیم
حشمت : چقدر هوشمندانه واقعا کارتون خوبه اگه تمایل داشته باشید من حاظرم شریکتون شم
جونگ کوک : متاسفیم عمو جان ولی ما قول دادیم و قرارداد امضا کردین تنها شرک ما هفتا فقط خودمونیم
حشمت : اشکال نداره در عوض من ازتون دارو میخرم
جین : وقتی برگشتیم کره منتظرتونیم
ا.ت : جین هیونگ
جین : جانم
ا.ت : یه لحظه میای
جین : اومدم قاصدک
امیر : نه آجی احتیاجی نیست بعدشم آقا علی شما قبل این که ا.ت چایی بیاره مگه نگفتی کمرنگ میخوام نکنه میخوای چای رنگه شاش بز بخوری هان
علی :خب
امیر : خیله خب دیگه حرفی نمیمونه
حشمت : حالا شما هفتا جوون حرفه تون چیه
جین با آرامشی که توی صداش بود و هر شنونده ای رو به خودش منعکس میکرد شروع کرد به صحبت کردن : راستش ما ها هرکدوممون یه بیمارستان یه کارخونه و یه شرکت مشارکتی داریم
کارخونه هامون انواع وسایل لباس و غدای مورد نیاز مردم رو با بهترین، کیفیت درست میکنه و در سریع ترین زمان ممکن و کمترین قیمت که همه بودن از اون محصول برخوردار بشن به دست فروشنده ها میرسه
شرکت مشارکتی مون هم بزرگترین شرکت و تولید کننده ی پارچه ها ی با کیفیت در کره ی جنوبی هست
حشمت: ماشاالله آفرین چقدر خوب شما یه شرکت داروسازی نمیشناسید
شوگا : ما یه شرکت داریم که داره داروهای شیمیایی میسازه ولی داروهای شیمیایی درد رو خوب میکنن و چند درد دیگه به جاش به وحود میارن برخی از داروها باعث کما سکته های مغزی و قلبی میشن باعث از کار افتادن کلیه و کبد میشن باعث میشن توی گوارش انسان مشکل پیش بیاد مثلا اونیک ه نعدش درد میکنه اگه قرص معده بخوره کلیهه هاش از کار مافته یه سری قرص قلب هست باعث خونریزی داخلی میشه مثلا اسهال خونی چیز نگران کننده ای هست ولی بیشترش بر میگرده به عفونت های بدن و بدن باید با داروهای گیاهی پاکسازی بشه پس سعی کردیم با چیزهای عادی که مردم میخورن درمانشان کنیم
توی کره کوهستان و گیاه های زیادی وجود داره ما با استفاده از گیاه هایی که خاصیت درمانی دارند قرص شربت. و معجون درست کردیم داروهای گیاهی درد رو ریشه کن میکنن و هر کدومشون بر چند بیماری مفیدند
پس ما سعی کردیم حالا که همه میتونن بخرن و گیاهان قیمت پایینی دارن و مردم به راحتی میتونن دستوری که ت،وی جعبه هست کلی بیماری رو خوب کنن داروهای گیاهی بسازیم و انسان ها رو بر اساس مزاجشون درمان کنیم
حشمت : چقدر هوشمندانه واقعا کارتون خوبه اگه تمایل داشته باشید من حاظرم شریکتون شم
جونگ کوک : متاسفیم عمو جان ولی ما قول دادیم و قرارداد امضا کردین تنها شرک ما هفتا فقط خودمونیم
حشمت : اشکال نداره در عوض من ازتون دارو میخرم
جین : وقتی برگشتیم کره منتظرتونیم
ا.ت : جین هیونگ
جین : جانم
ا.ت : یه لحظه میای
جین : اومدم قاصدک
۶.۴k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.