شکلات تلخ'
شکلات تلخ'
ᵖᵃʳᵗ'₂₄
+درسته من تو باهم روی ی کاغذ بهم پیوند خوردیم ولی این دلیل نمیشه که اینطوری رفتار کنی ادم غریبه از تو بهتره....از اتاقم برو بیرون
*رئیس بهتره بریم خانم نیاز به استراحت دارع
پسرک واقعا ناراحت بود که کاری از دستش برنمیومد دستی میون چشم کشید و عینکش رو روی میز گذاشت و دود سیگارش رو بیرون داد
ظهر
+اجوما...میشه بیای
/بله...کاری داشتین
+میشه چند دقیقه باهم حرف بزنیم؟
/هرجور مایلید
+چرا این اقای اخمو اینطوریه؟
/اقای اخمو؟
+منظورم تهیونگه
/عاها ایشون ولی لطفا نگید که من بهتون گفتم...ایشون وقتی ۱۶ سالشون بود مامانشون ولشون کرد از اون موقع به بعد دچار یک شک شدن که وقتی سرشون زیاد گیج میره بی هوش میشن و انقد سرد رفتار میکنند
+پس اینطوریاس...مرسی اجومی...میشه بغلتون کنم واقعا دلم میخواد یکیو بغل کنم
/بله
دخترک پرید بغل اجوما و از جلوی در همسر فیکش رد شد که صدای شکستن چیزی میومد درشو باز کرد که با پسرک که دستی به سرش بود و روی میز افتاده بود مواجه شد
+ت..ت..هیونگا
-نزدیکم نیا
+وایسا...بیا ببرمت اتاقم اتاقتو دور تره
-میگم ولم کن
+رسیدیم
پسرک وسط اتاق غش کرد که دخترک مجبور شد اون رو تا بالای تخت کشون کشون ببره...پسرک مچ دخترک رو محکم گرفته بود
+ایی...دردم میاد..خیلی سفت منو گرفته
....................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
ᵖᵃʳᵗ'₂₄
+درسته من تو باهم روی ی کاغذ بهم پیوند خوردیم ولی این دلیل نمیشه که اینطوری رفتار کنی ادم غریبه از تو بهتره....از اتاقم برو بیرون
*رئیس بهتره بریم خانم نیاز به استراحت دارع
پسرک واقعا ناراحت بود که کاری از دستش برنمیومد دستی میون چشم کشید و عینکش رو روی میز گذاشت و دود سیگارش رو بیرون داد
ظهر
+اجوما...میشه بیای
/بله...کاری داشتین
+میشه چند دقیقه باهم حرف بزنیم؟
/هرجور مایلید
+چرا این اقای اخمو اینطوریه؟
/اقای اخمو؟
+منظورم تهیونگه
/عاها ایشون ولی لطفا نگید که من بهتون گفتم...ایشون وقتی ۱۶ سالشون بود مامانشون ولشون کرد از اون موقع به بعد دچار یک شک شدن که وقتی سرشون زیاد گیج میره بی هوش میشن و انقد سرد رفتار میکنند
+پس اینطوریاس...مرسی اجومی...میشه بغلتون کنم واقعا دلم میخواد یکیو بغل کنم
/بله
دخترک پرید بغل اجوما و از جلوی در همسر فیکش رد شد که صدای شکستن چیزی میومد درشو باز کرد که با پسرک که دستی به سرش بود و روی میز افتاده بود مواجه شد
+ت..ت..هیونگا
-نزدیکم نیا
+وایسا...بیا ببرمت اتاقم اتاقتو دور تره
-میگم ولم کن
+رسیدیم
پسرک وسط اتاق غش کرد که دخترک مجبور شد اون رو تا بالای تخت کشون کشون ببره...پسرک مچ دخترک رو محکم گرفته بود
+ایی...دردم میاد..خیلی سفت منو گرفته
....................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
۶.۷k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.