سناریو
سناریو
.
.
.
(وقتی بهت خیانت میکنن و پشیمونن)
نامجون: ا.ت ببین من واقعا متاسفم من نمیدونم چرا این کارو کردم
ات: دیگه نمیخوام ببینمت
نامجون:......
.
.
.
.
جین: ببین ا.ت بیا کاملا منطقی باشیم من واقعا عاشق توام
ا.ت: ولی من دیگه نیستم
.
.
.
.
.
یونگی: ا.ت من میدونم نمیخوای حتی تو چشمام نگاه کنی ولی من کلی حرف دارم که باید بهت بگم
ا.ت: کاملا درست فک میکنی نه میخوام نگات کنم نه صداتو بشنوم
.
.
.
جیهوپ: من واقعا نمیتونم توجیهت کنم چون کاریه که کردم و واقعا بابتش متاسفم
ا.ت: (یه سیلی زدم)
جیهوپ: تعجب کرد
ا.ت: منم نمیتونم کارمو توجیه کنم چون کاریه که کردم و واقعا بابتش متاسف نیستم
.
.
.
.
جیمین: ا.ت ببین اون خواست منو گول بزنه منم واقعا نمیدونم چی شد
ا.ت: هیچی عزیزم از این واضح تر نیست که تو گول اونو خوردی بعد باهاش رابطه داشتی بعد عاشقش شدی و در نهایت به من خیانت کردی
.
.
.
.
تهیونگ: ا.ت ببین درسته من با اون رابطه داشتم و اون کاملا اشتباه بود
ا.ت: و انتخاب منم اشتباه بود که تورو انتخاب کردم
.
.
.
جونگ کوک: ا.ت اون اون مرده (ترسیده)
ا.ت: اوممم اون باید متوجه میشد که چیزی که مال منه ماله منه!
.
.
دوستان ات جان زمانی که حرفاشو میزد اونا رو ترک میکرد و برای همیشه میرفت
.
.
.
لایکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
و
اگه
درخواستی
دارید
پی
بدید
حتما
انجامش
میدم
.
.
.
(وقتی بهت خیانت میکنن و پشیمونن)
نامجون: ا.ت ببین من واقعا متاسفم من نمیدونم چرا این کارو کردم
ات: دیگه نمیخوام ببینمت
نامجون:......
.
.
.
.
جین: ببین ا.ت بیا کاملا منطقی باشیم من واقعا عاشق توام
ا.ت: ولی من دیگه نیستم
.
.
.
.
.
یونگی: ا.ت من میدونم نمیخوای حتی تو چشمام نگاه کنی ولی من کلی حرف دارم که باید بهت بگم
ا.ت: کاملا درست فک میکنی نه میخوام نگات کنم نه صداتو بشنوم
.
.
.
جیهوپ: من واقعا نمیتونم توجیهت کنم چون کاریه که کردم و واقعا بابتش متاسفم
ا.ت: (یه سیلی زدم)
جیهوپ: تعجب کرد
ا.ت: منم نمیتونم کارمو توجیه کنم چون کاریه که کردم و واقعا بابتش متاسف نیستم
.
.
.
.
جیمین: ا.ت ببین اون خواست منو گول بزنه منم واقعا نمیدونم چی شد
ا.ت: هیچی عزیزم از این واضح تر نیست که تو گول اونو خوردی بعد باهاش رابطه داشتی بعد عاشقش شدی و در نهایت به من خیانت کردی
.
.
.
.
تهیونگ: ا.ت ببین درسته من با اون رابطه داشتم و اون کاملا اشتباه بود
ا.ت: و انتخاب منم اشتباه بود که تورو انتخاب کردم
.
.
.
جونگ کوک: ا.ت اون اون مرده (ترسیده)
ا.ت: اوممم اون باید متوجه میشد که چیزی که مال منه ماله منه!
.
.
دوستان ات جان زمانی که حرفاشو میزد اونا رو ترک میکرد و برای همیشه میرفت
.
.
.
لایکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
و
اگه
درخواستی
دارید
پی
بدید
حتما
انجامش
میدم
۲۱.۳k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.