در رشته کوه های البرز، مردمانی که عمده ایشان دیلمان و تپو
در رشته کوههای البرز، مردمانی که عمده ایشان دیلمان و تپوران [مردمان باستانی مازندران کنونی] بودند، تازیان را به سرزمین خود راه نداده، یوغ بندگیِ آنان را نپذیرفتند.
دیلمان از بزرگترین و سهمناکترین دشمنان اسلام شمرده میشدند و حمله و هجوم نابهنگام و بیباکانه آن گروه در میان اعراب، ضربالمثل بود. کوه و دشت از سهم [بیم] و هیبت این مردم میلرزید. تا اواخر قرن سوم هجری میان دیلمان و مسلمانان زد و خوردهای سختی در کار بود.
نتوان گفت که تنها سختیِ کوهستان دیلم و انبوهیِ جنگلها بود که مسلمانان را عاجز میساخت، باید گفت علت عمده همانا مردانگی و دلاوری دیلمان و جانبازیها بود که آن مردم در نگاهداری از مرز و بوم خود آشکار میساختند.
نخستین جنگ دیلمان با تازیان در سال بیستودو هجری بود؛ در این وقت رشته استقلال ایران از هم گسیخته و تازیان تا همدان را گرفته بودند. دیلمان در این وقت پادشاهی بنام موتا داشتند که از کوهستان خود پایین آمده و با پیشقراولان تازی پیوسته زدوخورد میکردند.
در این میان مردم آذربایگان و مردم ری، نامهها به دیلمان نوشته و سپاهی از آنان به دیلمان پیوسته و یکجا حملهای به تازیان کردند.
دیلمان هرگز گرد آشتی و طلب زینهار نگردیده جز روی دشمنی به تازیان ننموده و رشته کینهجویی از دست نداده و هنگام فرصت از تاختوهجوم بر تازیان و کشتار دریغ نمیکردند.
این مطلب مدلل است که دیلمان از نخست خودسر و یاغی میزیسته و کمتر زیر فرمان حکمرانان ایرانی رفتهاند. دیلمان از نخست، دینی نپذیرفته و آئینی را دوست نداشتند. آنها حتی دین زرتشتی را هم نپذیرفته و از نخست مردمان آزاد و وارسته بودهاند. بنحوی که مورخان در طول تاریخ، از دیلمان به بیدینی یاد کردهاند و آنها در دینداری، نام نیک و شهرت خوبی نداشتهاند.
مأخذ
شهریاران گمنام ص 25 تا 48 به اختصار، احمد کسروی
گردآوری و نگارش: تاریخ و داستان
#آیین_نیک #دیلم #دیلمیان #دیلمان
دیلمان از بزرگترین و سهمناکترین دشمنان اسلام شمرده میشدند و حمله و هجوم نابهنگام و بیباکانه آن گروه در میان اعراب، ضربالمثل بود. کوه و دشت از سهم [بیم] و هیبت این مردم میلرزید. تا اواخر قرن سوم هجری میان دیلمان و مسلمانان زد و خوردهای سختی در کار بود.
نتوان گفت که تنها سختیِ کوهستان دیلم و انبوهیِ جنگلها بود که مسلمانان را عاجز میساخت، باید گفت علت عمده همانا مردانگی و دلاوری دیلمان و جانبازیها بود که آن مردم در نگاهداری از مرز و بوم خود آشکار میساختند.
نخستین جنگ دیلمان با تازیان در سال بیستودو هجری بود؛ در این وقت رشته استقلال ایران از هم گسیخته و تازیان تا همدان را گرفته بودند. دیلمان در این وقت پادشاهی بنام موتا داشتند که از کوهستان خود پایین آمده و با پیشقراولان تازی پیوسته زدوخورد میکردند.
در این میان مردم آذربایگان و مردم ری، نامهها به دیلمان نوشته و سپاهی از آنان به دیلمان پیوسته و یکجا حملهای به تازیان کردند.
دیلمان هرگز گرد آشتی و طلب زینهار نگردیده جز روی دشمنی به تازیان ننموده و رشته کینهجویی از دست نداده و هنگام فرصت از تاختوهجوم بر تازیان و کشتار دریغ نمیکردند.
این مطلب مدلل است که دیلمان از نخست خودسر و یاغی میزیسته و کمتر زیر فرمان حکمرانان ایرانی رفتهاند. دیلمان از نخست، دینی نپذیرفته و آئینی را دوست نداشتند. آنها حتی دین زرتشتی را هم نپذیرفته و از نخست مردمان آزاد و وارسته بودهاند. بنحوی که مورخان در طول تاریخ، از دیلمان به بیدینی یاد کردهاند و آنها در دینداری، نام نیک و شهرت خوبی نداشتهاند.
مأخذ
شهریاران گمنام ص 25 تا 48 به اختصار، احمد کسروی
گردآوری و نگارش: تاریخ و داستان
#آیین_نیک #دیلم #دیلمیان #دیلمان
۸۱۸
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.