دلتنگم...
دلتنگم...
و چگونه دلتنگ نباشد آدمی که در یک صبح بهاری به ملاقات خودش رفت و در یک عصر بهاری از خودش جدا شد...
و انگار تمام این یکسال در فاصله یک صبح تا عصر بیشتر به درازا نکشید...
دلتنگم و اشک آرام راهش را از میانه بغض ها پیدا میکند و میلغزد روی گونه ها...
دلتنگم و هیچ چیز جز صدای تو درمان این دلتنگی لعنتی نمیشود...
دلتنگم و جاده های این شهر مرا به تو نمیرساند...
دلتنگم و به خدا قسم که این شهر بی تو مرا حبس میشود...
#به_وقت_دلتنگی
و چگونه دلتنگ نباشد آدمی که در یک صبح بهاری به ملاقات خودش رفت و در یک عصر بهاری از خودش جدا شد...
و انگار تمام این یکسال در فاصله یک صبح تا عصر بیشتر به درازا نکشید...
دلتنگم و اشک آرام راهش را از میانه بغض ها پیدا میکند و میلغزد روی گونه ها...
دلتنگم و هیچ چیز جز صدای تو درمان این دلتنگی لعنتی نمیشود...
دلتنگم و جاده های این شهر مرا به تو نمیرساند...
دلتنگم و به خدا قسم که این شهر بی تو مرا حبس میشود...
#به_وقت_دلتنگی
۵.۷k
۲۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.