p1) I'm not cute ³)
جونگ گیو:من.....زنده......ام....چرا.....جیغ....... میزنی(بیحال و در حال مردن)
ا.ت:چه اتفاقی برات افتاد
جونگ گیو:از در....اومدن تو.....یه نامه ......گذاشتن رو میز(اشاره با انگشت)منو دیدن.....رفتم دنبالشون.....بهم تیر.....زدن و.....(بیهوش شد*
ا.ت چند تا سیلی زد به جونگ گیو
ته جونگ گیو رو بغل کرد برد تو اتاق جونگکوک
ا.تم رفت کاغذو برداشت
این چرا!چرا سفیده؟!
جونگکوک:ببینممم🚶🏻♂️
بازیشون گرفته این دیگ چ کاریه،برای یه کاغذ سفید به یکی تیر زدن
ا.ت:پوستشونو میکنم
جونگکوک:فکر کنم کار مافیای شبه،هیچکس جرعت اومدن به اینجا رو نداره
ا.ت:من خیلی گرممه میرم بیرون هوا برخورم
رفت تو حیاط
خب الان چیکار کنممممم
یه کاغذ برداشت و روش نوشت
سلام منم ا.ت خواستم بگم دنبالم نگردین
به بورا هم بگین دوست صمیمیش بیمارستانی جایی داره جون میده رفته ملاقاتش و از این جور چیزا،جونگ گیو امیدوارم حالت خیلی زود خوب بشه وگرنه وقتی اومدم حسابی میزنمت
تهیونگ چند روز خونه جونگکوک اینا بمونین و تنها نباشین
جونگکوک خیلی عذر میخوام لباسات دست منه،با ۱میلیارد وون که تو کشو بود و سوییچ ماشین و کلید خونت همه رو بهت پس میدم
مین هو تو هم تا من میام حرکات رزمی تو کامل کن
تا بتونی بادیگارد بشی
جونگ سو یکم کمتر گیم بازی کن،چشات کور میشهاااا
هیونجین و فیلیکس شما هم مراقب خودتون باشید
هیونجین موهاتو کوتاه نکنیا فیلیکس خب برا تو پیام خاصی ندارم
جونگکوک اگه گوشیمو نشکونده بودی میتونستم اینارو پیامک کنم
خب دیگه بای بای
----------------
ساکشو انداخت تو ماشین
کاغذو از لای در انداخت تو خونه
سوار ماشین شد
ا.ت:خب درسته گواهینامه ندارم ولی خب کاری نیست از پسش برنیام
با دستش دنده رو عوض کرد
خب بزن بریم
ماشین رو دنده یکه و مثل حلزون حرکت میکنه...🚗
یدفه گذاشت رو دنده ۳ .... یحووووووووو
رسید به فرودگاه...
#فیک
ا.ت:چه اتفاقی برات افتاد
جونگ گیو:از در....اومدن تو.....یه نامه ......گذاشتن رو میز(اشاره با انگشت)منو دیدن.....رفتم دنبالشون.....بهم تیر.....زدن و.....(بیهوش شد*
ا.ت چند تا سیلی زد به جونگ گیو
ته جونگ گیو رو بغل کرد برد تو اتاق جونگکوک
ا.تم رفت کاغذو برداشت
این چرا!چرا سفیده؟!
جونگکوک:ببینممم🚶🏻♂️
بازیشون گرفته این دیگ چ کاریه،برای یه کاغذ سفید به یکی تیر زدن
ا.ت:پوستشونو میکنم
جونگکوک:فکر کنم کار مافیای شبه،هیچکس جرعت اومدن به اینجا رو نداره
ا.ت:من خیلی گرممه میرم بیرون هوا برخورم
رفت تو حیاط
خب الان چیکار کنممممم
یه کاغذ برداشت و روش نوشت
سلام منم ا.ت خواستم بگم دنبالم نگردین
به بورا هم بگین دوست صمیمیش بیمارستانی جایی داره جون میده رفته ملاقاتش و از این جور چیزا،جونگ گیو امیدوارم حالت خیلی زود خوب بشه وگرنه وقتی اومدم حسابی میزنمت
تهیونگ چند روز خونه جونگکوک اینا بمونین و تنها نباشین
جونگکوک خیلی عذر میخوام لباسات دست منه،با ۱میلیارد وون که تو کشو بود و سوییچ ماشین و کلید خونت همه رو بهت پس میدم
مین هو تو هم تا من میام حرکات رزمی تو کامل کن
تا بتونی بادیگارد بشی
جونگ سو یکم کمتر گیم بازی کن،چشات کور میشهاااا
هیونجین و فیلیکس شما هم مراقب خودتون باشید
هیونجین موهاتو کوتاه نکنیا فیلیکس خب برا تو پیام خاصی ندارم
جونگکوک اگه گوشیمو نشکونده بودی میتونستم اینارو پیامک کنم
خب دیگه بای بای
----------------
ساکشو انداخت تو ماشین
کاغذو از لای در انداخت تو خونه
سوار ماشین شد
ا.ت:خب درسته گواهینامه ندارم ولی خب کاری نیست از پسش برنیام
با دستش دنده رو عوض کرد
خب بزن بریم
ماشین رو دنده یکه و مثل حلزون حرکت میکنه...🚗
یدفه گذاشت رو دنده ۳ .... یحووووووووو
رسید به فرودگاه...
#فیک
۶.۲k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.