فیک کوک پارت ۸
دستش رو از لباسم رد کرد به سینم رسوند
و نوک سینم رو فشار داد
+چیکار میکنی
-ششش بخواب
+میخوای با این کارات بخوابم
-اره ( خنده خرگوشی )
+کیوت
دسش رو از زیر لباسم دراورد و محکم بقام کرد و باهم خوابیدیم
فردا صبح
با نور شدید خورشید که به چشمام میخوره بیدار شدمو دیدم کوک مثل یه بچه خرگوش تو خودش جمع شده اخه چرا تو انقد کیوتی البته در عین حال سکسی
لباسم و با یه لباس شیک عوض کردم و رفتم بیرون
م.ب: خانوم بالاخره بیدار شد چرا در اتاقت رو قفل کردی
+اممم خب همینجوری بابا خوابه
م.ب: اره داره خواب هفت پادشاه رو میبینه
+هه هه
-صبح بخیر
+(لپاش گل کرد)
م.ب: عا عا جونگ کوک تو هم اینجایی کی اومدی
-دیشب اومدم
م.ب : موندم چرا نفهمیدم خب خوبی انگار هنوز خسته ای
-اره دیشب خیلی خوردم
+خب مامان جون من دیگه میرم خدافظ عمو
-خدافظ عزیزم
…
+ماری کجایی
/سر قبرن این وقت صب بنظرت کجام اخه
+میام اونجا
/ههممم باشه بیا
…
/چیشده
+ماری من و کوک همدیگرو دوست داریم
/اها ..( هنگ کرد ) چییییی یعنی چی که دوست دارین همو
+احمق جون یعنی عشقم بهش یطرقه نیست تازه میخواد از رویا هم طلاق بگیره نمیدونی چقدر خوشحالم
تقریبا همه اتفاقاتی که بین منو کوک افتاد رو بهش گفتم البته با سانسور کرد بعضی قسمت ها
…
پارت بعدی جمعه 😆🫧🐰
و نوک سینم رو فشار داد
+چیکار میکنی
-ششش بخواب
+میخوای با این کارات بخوابم
-اره ( خنده خرگوشی )
+کیوت
دسش رو از زیر لباسم دراورد و محکم بقام کرد و باهم خوابیدیم
فردا صبح
با نور شدید خورشید که به چشمام میخوره بیدار شدمو دیدم کوک مثل یه بچه خرگوش تو خودش جمع شده اخه چرا تو انقد کیوتی البته در عین حال سکسی
لباسم و با یه لباس شیک عوض کردم و رفتم بیرون
م.ب: خانوم بالاخره بیدار شد چرا در اتاقت رو قفل کردی
+اممم خب همینجوری بابا خوابه
م.ب: اره داره خواب هفت پادشاه رو میبینه
+هه هه
-صبح بخیر
+(لپاش گل کرد)
م.ب: عا عا جونگ کوک تو هم اینجایی کی اومدی
-دیشب اومدم
م.ب : موندم چرا نفهمیدم خب خوبی انگار هنوز خسته ای
-اره دیشب خیلی خوردم
+خب مامان جون من دیگه میرم خدافظ عمو
-خدافظ عزیزم
…
+ماری کجایی
/سر قبرن این وقت صب بنظرت کجام اخه
+میام اونجا
/ههممم باشه بیا
…
/چیشده
+ماری من و کوک همدیگرو دوست داریم
/اها ..( هنگ کرد ) چییییی یعنی چی که دوست دارین همو
+احمق جون یعنی عشقم بهش یطرقه نیست تازه میخواد از رویا هم طلاق بگیره نمیدونی چقدر خوشحالم
تقریبا همه اتفاقاتی که بین منو کوک افتاد رو بهش گفتم البته با سانسور کرد بعضی قسمت ها
…
پارت بعدی جمعه 😆🫧🐰
۲۱.۳k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.