مثلث مافیایی
مثلث مافیایی
Part¹¹
مکالمه بابا شوگا و شوگا👇🏻👇🏻
(بابا شوگا رو مینویسم ب ش)
ب ش: سلام
شوگا: سلام
ب ش: خبری ازت نیست
شوگا: کار زیاد دارم
ب ش: باشه پس یه راس میرم سر اصل مطلب
شوگا: بله
ب ش: امشب با شریک جدیدمون پارتی گرفتیم
شوگا: خب
ب ش: تو و نامجون هم بیاین
شوگا: اما من حال ندارم کار دارم
ب ش: من نمیدونم کارتو کنسل کن باید حتما بیایی
شوگا: اوک فقط کیه؟
ب ش: ساعت ۱۰
ب ش: لوک برات میفرستم
شوگا: اوک بای
ب ش: بای
شوگا ویو: تلفنم که تموم شد اجوما صدامون کرد گفت ناهار حاضر منم رفتم نامجون رو بیدار کردم و رفتیم پایین برای ناهار سر میز براش قضیه رو توضیح دادم اونم قبول کرد بعد ناهار نامجون گفت میخواد بره بیرون یه کاری داره منم موندم خونه ساعت ۴ شد و رفتم ملو گپ درخواست چت دادم و ات هم قبول کرد شروع کردیم چت کردن
چت شوگا و ات👇🏻👇🏻
شوگا: سلام
ات: سلام
شوگا: خوبی
ات: خوبم ت خوبی
شوگا: منم خوبم
شوگا: چه خبر
ات: هیچی
ات: تو چه خبر
شراطا👇🏻👇🏻
لایک: ۵تا
کامنت: ۵تا ماچ به کسی که کامنت خوب میزارههه♥️♥️♥️♥️
Part¹¹
مکالمه بابا شوگا و شوگا👇🏻👇🏻
(بابا شوگا رو مینویسم ب ش)
ب ش: سلام
شوگا: سلام
ب ش: خبری ازت نیست
شوگا: کار زیاد دارم
ب ش: باشه پس یه راس میرم سر اصل مطلب
شوگا: بله
ب ش: امشب با شریک جدیدمون پارتی گرفتیم
شوگا: خب
ب ش: تو و نامجون هم بیاین
شوگا: اما من حال ندارم کار دارم
ب ش: من نمیدونم کارتو کنسل کن باید حتما بیایی
شوگا: اوک فقط کیه؟
ب ش: ساعت ۱۰
ب ش: لوک برات میفرستم
شوگا: اوک بای
ب ش: بای
شوگا ویو: تلفنم که تموم شد اجوما صدامون کرد گفت ناهار حاضر منم رفتم نامجون رو بیدار کردم و رفتیم پایین برای ناهار سر میز براش قضیه رو توضیح دادم اونم قبول کرد بعد ناهار نامجون گفت میخواد بره بیرون یه کاری داره منم موندم خونه ساعت ۴ شد و رفتم ملو گپ درخواست چت دادم و ات هم قبول کرد شروع کردیم چت کردن
چت شوگا و ات👇🏻👇🏻
شوگا: سلام
ات: سلام
شوگا: خوبی
ات: خوبم ت خوبی
شوگا: منم خوبم
شوگا: چه خبر
ات: هیچی
ات: تو چه خبر
شراطا👇🏻👇🏻
لایک: ۵تا
کامنت: ۵تا ماچ به کسی که کامنت خوب میزارههه♥️♥️♥️♥️
۵.۱k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.