"سناریو"

(درخواستی)
"وقتی بهت خیانت میکنن"
(یعنی بهتون قول میدم آخرین چیزیه که از خیانت مینویسم!خدایاااا منو سوسک کن چه درخواستاییه آخه)
نامجون:*فروپاشی ذهنی شدید بخاطر غلطی که کرده*
جین:*سعی میکنه قایمش کنه و چیزی به روی خودش نیاره*
شوگا:*سعی میکنه خونه نیاد و باهات چش تو چش نشه*
جیهوپ:*بخاطر عذاب وجدانش نمیتونه چیزی نگه و ازت معذرت میخواد*ا.ت منو ببخش...نمیدونم من لیاقتتو دارم یانه...
جیمین:*خیلی میترسه و دستپاچه میشه بعد کلی کلنجار رفتن باخودش طاقت نمیاره و میاد خونه...و محکم بغلت میکنه*ا‌.ت توکه به این راحتیا نمیزاری بری نه؟منو میبخشی...درسته؟
ا.ت :جیمین چی داری می...
جیمین:هیچی نگو عزیزم...فقط منو ببخش...
تهیونگ:احمق احمق احمق احمقققق تو چه گوهی خوردیییی واقعا نمیتونستی جلو خودتو بگیری؟دیگه تموم شد تهیونگ...فاطحتو بخون...
جونگ کوک:*چی؟جونگ کوک و خیانت؟ بچم فوق خیانتش میتونه این باشه که تنهایی بستنی بخوره!*
پیام ناشناس:
https://harfeto.timefriend.net/16686896605464
جواب پیام ناشناس:
@pyamenashenas