مافیای بزرگ

𝐛𝐢𝐠 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟔
صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم به سمتwcکارای لازم و انجام دادم آخیششش امروز جمعه بود برای همین راحت بودم رفتم پایین دیدم ته داره صبحانه درست میکنه
_اوپا لازم نبود خودم درست می کردم
÷اولندش سلام دوم اینکه خودم خواستم درست کنم مشکلی ی؟
_نه فقط گفتم خسته برا همین حالا چی دوست کردی هوم؟
÷سوسیس با تخم مرغ حالا بیا قهوه و آماده کن بخوریم
_اوک
رفتم قهوه رو آماده کردم و میز و چیدم بعد با ته رفتیم سر میز و شروع کردیم صبحونه خوردن که ته گفت
÷امروز کار و باز نداری که نه؟
_چرا با جئون جونگکوک قرار دارم همون آدم معروفه
÷اووو برا چی شیطون؟(چشمک)
_نه کاری برای طرح عمارتشون
÷آها اوک منم امروز می خوام برم بیرون یه سری کار دارم
_اوک
بعد از صبحونه میز و جمع کردم و ته رفت اتاقش ظرف هارو شستم دیدم ساعت ۱۰ یااا خدا رفتم حموم بعد ۱۵ مین اومدم موهامو خشک کردم و حالت دادم یه آرایش مولایم هم کردم رفتم سمت کمد یه لباس مناسب انتخاب کردم و پوشیدم با ته رفتیم سمت ماشین هامون خدافظی کردیم بعد ماشین و روشن کردمو به سمت اون رستوران حرکت کردم بعد ۴۵ مین رسیدم ماشین و پارک کردم رفتم داخل دیدم آقای جئون نشسته رفتم به سمت میز شون نشستم
_سلام جناب جئون
+سلام خانم کیم
_دیر که نیومدم؟
+نه اتفاقن به موقع رسیدن
_خب خواهرتون خوبن
+بله خوبین ممنون
خب لاوام ببخشید دیر شد شرایط پارت بعد دیدگاه به ۳۵ نفر بزسه خب اسلاید اول لباس کوک ۲و۳ لباس آرایش ات🌚🦋