پارت 23
*رفتن خونه که دیدن نامجون و جین بیدارن نشستن رو مبل منتظر اونا
جین:یا شما کجا بودین
جیمین*بچم منگه اصن نمیفهمه چی میگن
جین:با شماهام
تهیونگ:عا با مایی*حالت مست
نامجون:شما مستین؟
کوک:ی کوچولو خیلی کن خیلی خیلی کم*داره از خنده پاره میشه
نامجون:یعنی به من دروغ گفتین که دارین قدم میزنین؟بابا شما دیگه کی هستین
جیمین:ما بی تی اسیم*مست کرده یهو خورد به دیوار
جین:بیا تا خودشونو نکشتن ببریم بخوابونیمشون
نامجون:باش
*رفتن خوابیدن
نامجون:به رفتارشون جدیدا دقت کردی؟
جین:اوهوم خیلی عجیب شدن
نامجون:توام به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنی؟
جین:اره ا/ت
نامجون:باید بشینیم باهاشون صحبت کنیم
جین:اره
نامجون:خب دیگه بریم بخوابیم
جین:شب بخیر
نامجون:شب بخیر
"پرش زمان صبح"
ویو کوک:
اههههه این پای کیه تو حلق منننننننننن
عههههه شما چرا اینجا خوابیدیننننننننننن
جیمین شیییییییییی
تهیونگ شییییییییییی
جیمین:ها هاااااااا بیدارمممممممم
تهیونگ:چی میگی اول صبحی
کوک:چرا توی اتاق من خوابیدیم
جیمین:راستت میگی چرا من اینجام
تهیونگ:اخ سرم خیلی درد میکنه
مینکوک:منم
کوک:چیزی از دیشب یادتونه؟
جیمین:اخرین چیزی که یادمه اینکه ا/ت و رسوندیم خونه دوستش
تهیونگ:اره منم
کوک:کی اوردمون خونه؟
تهیونگ:خودمون اومدیم دیگه
جیمین:چرا یادمون نی پس
کوک:مشکوک میزنیم داشام
تهیونگ:یعنی مست کردیم؟
جیمین:اه نمیدونم بیاین بریم پایین معدم از گشنگی الان سوراخ میشه
کوک:بریم گشنمهههههههه
*رفتن پایین همه سر میز بودن
ویمینکوک:صبح بخیر
جین:اووووووووو اقایون خوابالو خوش اومدین
نامجون:چه عجب بیدار شدین
جیمین:هیونگ سرم خیلی درد میکنه قرص داری
جین:منم انقد مست میکردم مثل شما الان سرم درد میکرد
تهیونگ:ما مست بودیم؟
نامجون:من برای شما سه تا دارم
کوک:هیونگ غلط کردیم
جین:کوک تو حسابت صاف شد با تو کاری نداریم با این دوتا کار داریم
کوک:چیکار کردین مگه
نامجون:خودت چی فکر میکنی
کوک:هیونگ نه
جین:اره
کوک:نههههههههههههههه شیر موزام
............
هعب:)
جین:یا شما کجا بودین
جیمین*بچم منگه اصن نمیفهمه چی میگن
جین:با شماهام
تهیونگ:عا با مایی*حالت مست
نامجون:شما مستین؟
کوک:ی کوچولو خیلی کن خیلی خیلی کم*داره از خنده پاره میشه
نامجون:یعنی به من دروغ گفتین که دارین قدم میزنین؟بابا شما دیگه کی هستین
جیمین:ما بی تی اسیم*مست کرده یهو خورد به دیوار
جین:بیا تا خودشونو نکشتن ببریم بخوابونیمشون
نامجون:باش
*رفتن خوابیدن
نامجون:به رفتارشون جدیدا دقت کردی؟
جین:اوهوم خیلی عجیب شدن
نامجون:توام به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنی؟
جین:اره ا/ت
نامجون:باید بشینیم باهاشون صحبت کنیم
جین:اره
نامجون:خب دیگه بریم بخوابیم
جین:شب بخیر
نامجون:شب بخیر
"پرش زمان صبح"
ویو کوک:
اههههه این پای کیه تو حلق منننننننننن
عههههه شما چرا اینجا خوابیدیننننننننننن
جیمین شیییییییییی
تهیونگ شییییییییییی
جیمین:ها هاااااااا بیدارمممممممم
تهیونگ:چی میگی اول صبحی
کوک:چرا توی اتاق من خوابیدیم
جیمین:راستت میگی چرا من اینجام
تهیونگ:اخ سرم خیلی درد میکنه
مینکوک:منم
کوک:چیزی از دیشب یادتونه؟
جیمین:اخرین چیزی که یادمه اینکه ا/ت و رسوندیم خونه دوستش
تهیونگ:اره منم
کوک:کی اوردمون خونه؟
تهیونگ:خودمون اومدیم دیگه
جیمین:چرا یادمون نی پس
کوک:مشکوک میزنیم داشام
تهیونگ:یعنی مست کردیم؟
جیمین:اه نمیدونم بیاین بریم پایین معدم از گشنگی الان سوراخ میشه
کوک:بریم گشنمهههههههه
*رفتن پایین همه سر میز بودن
ویمینکوک:صبح بخیر
جین:اووووووووو اقایون خوابالو خوش اومدین
نامجون:چه عجب بیدار شدین
جیمین:هیونگ سرم خیلی درد میکنه قرص داری
جین:منم انقد مست میکردم مثل شما الان سرم درد میکرد
تهیونگ:ما مست بودیم؟
نامجون:من برای شما سه تا دارم
کوک:هیونگ غلط کردیم
جین:کوک تو حسابت صاف شد با تو کاری نداریم با این دوتا کار داریم
کوک:چیکار کردین مگه
نامجون:خودت چی فکر میکنی
کوک:هیونگ نه
جین:اره
کوک:نههههههههههههههه شیر موزام
............
هعب:)
۸.۵k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.