قسمت اول فیلم من احمق نیستم
جیا:جولیت ساعت 12 شبه! کجا بودی؟
جولیت:با...آرون بودم...همین
جیا:بهت گفتم باهاش نگردی!
جولیت:حالا که گشتم...باشه؟ میرم اتاقم
جیا:بعدا پشیمون میشی
*جولیت رفت اتاقش و خوابید*
__________________________________
*صبح*
جولیت:هااااه( خمیازه)
*گوشیش پیام اومد*
آرون:سلام عزیزم
جولیت:سلام عزیزم
آرون:دلم برات تنگ شده
جولیت:کلا 8 ساعته منو ندیدی
آرون:ولی دلم برات تنگه
جیا:جولیت بدو بیا دیگه
جولیت:اوه، من باید برم ببخشید
آرون:دوباره جیا؟
جولیت:آره
آرون:باشه...بای
جولیت:بای
*جولیت رفت پایین*
جولیت:بله جیا؟
جیا:بیا صبحونه بخوریم...چرا دیر اومدی؟
جولیت:هیچی...خواب بودم
جیا:آهان...باشه
جولیت:من برم دانشگاه
*دانشگاه*
جولیت:سلام چونگی
چونگی:سلام جولیت، از آرون چخبر؟
جولیت:هیچی دیشب باهاش بودم ولی جیا گیرداد
چونگی:حق داره خب خواهرته
جولیت:نه دیگه انقدر...!
چونگی:حالا ولش، بیا بریم تو
*از دید آرون*
لیام:چیشد آرون؟
آرون:هیچی یخورده دیگه باید بازیش بدم
لیام:آهان...ولی گناه داره ها!
آرورا:آره...خیلی گناه داره، تو عوضی ای!
آرون:با داداشت درست صحبت کن! 6 سال ازت بزرگترم!
آرورا:شاید 16 سالم باشه ولی بیشتر از تو میفهمم!
آرون:برو بیرون
آرورا:نه!
لیام:آرورا برو بیرون
آرورا:باشه اه!
لیام:آرون نمیبینی؟
آرون:تو دوست منی یا اون؟
لیام:فقط بس کن!
جولیت:با...آرون بودم...همین
جیا:بهت گفتم باهاش نگردی!
جولیت:حالا که گشتم...باشه؟ میرم اتاقم
جیا:بعدا پشیمون میشی
*جولیت رفت اتاقش و خوابید*
__________________________________
*صبح*
جولیت:هااااه( خمیازه)
*گوشیش پیام اومد*
آرون:سلام عزیزم
جولیت:سلام عزیزم
آرون:دلم برات تنگ شده
جولیت:کلا 8 ساعته منو ندیدی
آرون:ولی دلم برات تنگه
جیا:جولیت بدو بیا دیگه
جولیت:اوه، من باید برم ببخشید
آرون:دوباره جیا؟
جولیت:آره
آرون:باشه...بای
جولیت:بای
*جولیت رفت پایین*
جولیت:بله جیا؟
جیا:بیا صبحونه بخوریم...چرا دیر اومدی؟
جولیت:هیچی...خواب بودم
جیا:آهان...باشه
جولیت:من برم دانشگاه
*دانشگاه*
جولیت:سلام چونگی
چونگی:سلام جولیت، از آرون چخبر؟
جولیت:هیچی دیشب باهاش بودم ولی جیا گیرداد
چونگی:حق داره خب خواهرته
جولیت:نه دیگه انقدر...!
چونگی:حالا ولش، بیا بریم تو
*از دید آرون*
لیام:چیشد آرون؟
آرون:هیچی یخورده دیگه باید بازیش بدم
لیام:آهان...ولی گناه داره ها!
آرورا:آره...خیلی گناه داره، تو عوضی ای!
آرون:با داداشت درست صحبت کن! 6 سال ازت بزرگترم!
آرورا:شاید 16 سالم باشه ولی بیشتر از تو میفهمم!
آرون:برو بیرون
آرورا:نه!
لیام:آرورا برو بیرون
آرورا:باشه اه!
لیام:آرون نمیبینی؟
آرون:تو دوست منی یا اون؟
لیام:فقط بس کن!
۹۰۰
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.